// Perform your desired action here (function (s, e, n, d, er) { s['Sender'] = er; s[er] = s[er] || function () { (s[er].q = s[er].q || []).push(arguments) }, s[er].l = 1 * new Date(); var a = e.createElement(n), m = e.getElementsByTagName(n)[0]; a.async = 1; a.src = d; m.parentNode.insertBefore(a, m) })(window, document, 'script', 'https://cdn.sender.net/accounts_resources/universal.js', 'sender'); sender('986212f6399684')

Time on page در سئو خیلی مهم نیست!

اهمیت معیار متوسط زمان سپری شده در صفحه در سئو

کدام معیارها در سئو سایت مهم هستند؟ کدام معیارها را نباید خیلی جدی گرفت و در تحلیل‌ها به آن‌ها توجه کرد؟ معیار Time on page یا متوسط زمانی که یک کاربر در یک صفحه از سایت می‌گذراند، از کدام دسته است؟ معیار خیلی مهمی است یا نه؟ چرا؟ 

سئو سایت داده محور است. یعنی اینکه کارشناس سئو مجموعه‌ای از تکنیک‌ها (معمولا سئو خاکستری) را اجرا می‌کند، سپس از ابزارهای گوگل درباره‌ی سایت و صفحات آن داده می‌گیرد و با تحلیل آن‌ها متوجه می‌شود که سایت در مسیر رشد قرار دارد یا خیر. مهم‌ترین چیزی که در سئو سایت اهمیت دارد، این است که سایت در کلمات کلیدی به رتبه‌ی اول تا سوم صفحه‌ی نخست نتایج جستجو برسد. 

می‌شود گفت رسیدن به آن رتبه‌ها، نتیجه‌ی سئو سایت و هدفی است که کارفرما (صاحب سایت) از کارشناس سئو می‌خواهد که به آن برسد. اما رسیدن به آن هدف اصلا آسان نیست. مسیر پیچیده، سخت و زمان‌بری دارد. مهم‌‌ترین راهنمای کارشناس سئو در آن مسیر پیچیده و سخت معیارهای سئو سایت‌ هستند.

در این محتوا درباره‌ی اهمیت واقعی یکی از آن معیارها صحبت می‌کنیم. 

 

معیار Time on Page در سئو سایت چه‌ قدر اهمیت دارد؟

قبل از اینکه درباره‌ی معیار TOP (Time on Page) یا همان Average Time on Page صحبت کنیم، بهتر است کمی درباره‌ی معیارهای سئو سایت توضیح داده شود. معیارهای سئو سایت فقط برای بهینه‌سازی سایت مهم نیست. در دیجیتال مارکتینگ هم مهم است و به مارکتر برای تصمیم‌گیری کمک می‌کند. بعضی از معیارهای سئو برای ارزیابی موفقیت فروشگاه‌های اینترنتی نیز کاربرد دارند. 

برای مثال، برای گوگل مهم است که سایت شما بازدیدکننده‌ی زیادی (Site traffic) داشته باشد. چرا تعداد بازدیدکننده برای گوگل مهم است؟ چون نشان می‌دهد کاربران از سایت راضی هستند و سایت توانسته است چیزی را که کاربران دنبالش می‌گردند به آن‌ها عرضه کند. پس، یکی از معیارهای سئو می‌شود تعداد بازدیدکنندگان سایت. از طرف دیگر، بازدیدکننده‌ی بیشتر برای سایت فروشگاهی یعنی مشتری بالقوه‌‌ی بیشتر. 

سوال مهمی که باید به آن جواب داد این است که

 

معیارها سئو سایت از کجا می‌آیند؟

کارشناس سئو با در نظر گرفتن استانداردهای موتورهای جستجو (که تا ۲۰۰ مورد هم می‌رسد) سایت را سئو می‌کند. معیارهای سئو سایت برای ارزیابی و اندازه‌گیری آن استاندارها استفاده می‌شوند. با اینکه همه‌ی استانداردها کمی نیستند، برای سنجش موارد کیفی (مثل تجربه کاربر سایت و صفحه) هم می‌شود از مجموعه‌ای از چند معیار کمک گرفت.

در ابزارهای سئو سایت (گوگل سرچ کنسول و گوگل آنالتیکس) اطلاعات و داده‌‌های بسیار زیادی وجود دارد. از تعداد بازدیدکننده کل سایت و هر صفحه از سایت گرفته تا اینکه کاربر با چه دستگاهی (موبایل یا لب‌تاپ) وارد سایت شده است. کارشناس سئو نه وقت دارد و نه می‌تواند همه‌ی آن داده‌ها را زیر نظر بگیرد و تحلیل کند. پس، مجبور است انتخاب کند و متناسب با سایتی که باید سئو شود و وضعیت و ویژگی‌های آن چند معیار را برای خودش در اولویت قرار دهد. 

علاوه بر آن معیارها، در سایت‌های مرجع سئو معیارهای مختلفی (در بعضی منابع تا ۱۵ معیار) با عنوان مهم‌ترین معیارهای سئو سایت نام برده شده است. اما مسئله اینجاست که آن معیارها واقعا مهم هستند؟ معیار زمانی که هر کاربر در یک صفحه از سایت می‌گذراند، معیار معروفی است که در بعضی از منابع در میان مهم‌ترین معیارها ذکر شده است. اما واقعیت این است که آن معیار در سئو سایت چندان مهم و کمک‌کننده نیست.

 

معیار (متوسط) زمان سپری شده در صفحه

Time on page یک معیار زمانی است که با فرمولی مشخص محاسبه می‌شود. مهم‌ترین چیزی که درباره‌ی این معیار در بعضی منابع وجود دارد همان فرمول است. البته به فرمول نیازی نیست چون گوگل آنالتیکس خودش آن را محاسبه و در ستونی مخصوص نمایش می‌‌دهد. بعضی از کارشناسان گمان می‌کنند چون گوگل آنالتیکس متوسط زمان سپری شده در صفحه را نشان می‌دهد، آن معیار حتما مهم است. 

 

time on page in GA

 

گوگل تا به حال رسما اعلام نکرده است که time on page را یک فاکتور برای سئو به حساب می‌آورد. البته، گوگل معمولا درباره‌ی تک تک فاکتورها و معیارها نظر رسمی نمی‌دهد. اما می‌شود نمونه‌هایی از اظهارنظر درباره‌ی بعضی از معیارها را پیدا کرد. مثلا، از Matt Cutts نقل شده است که bounce rate (نرخ پرش) برای گوگل مهم نیست. 

چرا باید برای کارشناس سئو مهم باشد یک کاربر چه‌قدر در یک صفحه مانده است؟ کارشناس سئو یا دیجیتال مارکتر چه چیزی را با دانستن آن زمان می‌فهمد؟ برای یافتن پاسخ باید به فرمول محاسبه‌ی آن معیار دقت کرد. چون بزرگ‌ترین اشکال و دلیلی که نشان می‌دهد آن معیار دقیق نیست و نمی‌شود از آن در تحلیل‌ها کمک گرفت، در فرمولش نهفته است. 

 

مشکل معیار Time on Page چیست؟

من ساعت ۱۵ وارد صفحه‌ای از سایت می‌شوم. ساعت ۱۵:۰۵ روی یکی از لینک‌‌های آن صفحه کلیک می‌کنم و به صفحه‌ی دیگری می‌روم. زمان سپری شده در صفحه‌ی من  ۵ دقیقه بوده است. اما اگر روی هیچ لینکی کلیک نکنم و صفحه را ببندم، از نظر گوگل آنالتیکس زمان سپری شده صفر است. آنالتیکس زمان‌های سپری شده در حالت اول را جمع‌، و تقسیم بر تعداد بازدیدکنندگانی که به آن صفحه سر زدند می‌کند تا متوسط زمان سپری شده‌ی کاربران آن صفحه به دست آید.

پس،‌ با توجه به آن فرمول، معیار Time on page رفتار کاربری را که

  •  از سرچ گوگل به یکی از محتواهای سایت که مثلا در خط دوم است رسیده، آن را خوانده و از صفحه خارج شده اما یک هفته بعد به سایت برگشته و از سایت خرید کرده است، هیچ یا صفر ثبت می‌کند. در حالی که، آن صفحه بهینه شده و کاربر را هم تبدیل به مشتری کرده است.
  •  وارد همان صفحه شده، محتوای صفحه را تا آخر خوانده و کامنت گذاشته و تازه لینک آن صفحه را در سوشال مدیا به اشتراک گذاشته ولی روی هیچ لینکی در آن صفحه کلیک نکرده است، باز هم هیچ یا صفر ثبت می‌کند. 

 پس، کارشناس سئو چیزی را که مستقیما بر سئو سایت (مثل اشتراک گذاشتن لینک در سوشال مدیا و کامنت گذاشتن) اثر می‌گذارد از آن معیار نمی‌فهمد. دانستن آن زمان به ارزیابی و بهبود استراتژی‌های سئو کمکی نمی‌کند. در حالی که، مثلا، تعداد بک لینک‌های پایین به سایت و محتواهای آن به کارشناس سئو می‌گوید که باید استراتژی لینک سازی خارجی را تغییر دهد.

 

time on page formula

 

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

۱. متوسط زمان سپری شده در صفحه تصویر کامل و دقیقی از رفتار کاربران را به کارشناس سئو و حتی مارکتر نشان نمی‌دهد. چون به آن‌ها نمی‌‌گوید که ماندن یا نماندن کاربر در صفحه به چه علتی بوده است و چه چیزهایی باید تغییر کند.

۲. آیا معیار Time on Page را همه‌ی کارشناسان سئو باید نادیده بگیرند؟ خیر!

۳. کارشناس سئو باید با همه‌ی معیارها آشنا باشد. اما اینکه کدام معیارها را برای تحلیل، ارزیابی و تصمیم‌گیری در اولویت قرار می‌دهد؛ به سایتی که سئو می‌کند، نوع کسب‌وکار و اهدافی که کارفرما برای او تعیین کرده است بستگی دارد.  

۴. درست است که ابزارها و داده‌های آن‌ها در سئو سایت بسیار بسیار کمک‌کننده هستند،‌ اما کارشناس سئو باید یاد بگیرد چطور به هر داده نگاه و از آن استفاده کند. 

۵. شاید برای سایتی و مشکل خاصی که دارد، معیار Time on Page در کنار سایر داده‌ها و اطلاعات به تیم سئو و مارکتینگ کمک کند تا راه‌حلی برای مشکل بیابند. 

۶. در آموزش سئو هم کار با ابزارها آموزش داده می‌شود و هم شیوه‌های تحلیل داده‌های آن‌ها. 

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

امتیازشو ثبت کنید

میانگین / 5. تعداد رای

اولین نفر شما امتیاز دهید

نوشته شده توسط
مهدیه اسماعیلی

مهدیه اسماعیلی هستم، دانشجوی برتر دوره متخصص سئوی آمانج، علاقه‌مند به نوشتن و سئو و دنیایی که گوگل قرار است خلق کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *