طراح محتوا کسی است که با تجربههایش کمک میکند محتوا در زمان مناسب و با فرم درست بهدست کاربر درست برسد. طراحی محتوا، درست مانند یو ایکس رایتینگ از تخصصهای بسیار مهم و تعیینکننده در فرآیند طراحی محصول دیجیتال است.
طراحی محتوا عبارتی ناآشنا خصوصا در اکوسیستم استارتاپی ایران است. خیلی از کسبوکارها هیچ ایدهای راجعبه این موضوع ندارند و خیلیها طراحی محتوا را با تجربهنویسی (UX Writing) اشتباه میگیرند. به همین دلیل، در این مقاله از وبلاگ آکادمی آمانج قصد داریم تا تخصص طراحی محتوا یا کانتنت دیزاین را به زبان ساده بررسی و معرفی کنیم.
اگر میخواهید بیشتر با ارتباط محتوا و طراحی محصول آشنا شوید، «نقش کلیدی UX Writing در طراحی محصولات دیجیتال» را بخوانید.
آنچه در این نوشته خواهیم داشت
کانتنت دیزاین چیست؟
uxpin.com اینطور طراحی محتوا را تعریف کرده است:
مجموعه کارهایی مثل ترسیم استراتژی محتوای محصول دیجیتال، تعیین لحن برند، انتخاب روش تولید و نوع محتوا، تعیین میکروکپیها و… طراحی محتوا یا کانتنت دیزاین است.
درواقع هر محتوایی که به قصد ارتباط با کاربر تولید شود باید زیر نظر متخصص این حوزه باشد. هدف طراح محتوا ارائه محتوا مفید و کاربردی است، زمانی که کاربر به آن نیاز دارد. این محتوا میتواند پیغامهای خطای صریح و کاربردی باشد.
تخصص طراحی محتوا در دسته و تیم تجربه کاربر قرار میگیرد ولی یک طراح محتوا فقط به عنوان همتیمی طراحان محصول استخدام نمیشود. کانتنت دیزاینر بهعنوان مرجع مشاور و محتوایی محصول امکان دارد به طور همزمان در پروژههای چند تیم مختلف محصول همکاری داشته باشند. مثل کمک به تیم فروش در طراحی و ارائه ایمیلهای کاربردی به مشتری یا نوشتن استراتژی گفتوگو با کاربر.
طراحی محتوا از کجا آمده است؟
سارا ریچاردز (وینتر) وقتی درحال کار روی وبسایت خدمات دولتی انگلستان بود عبارت و تخصص طراحی محتوا را ابداع کرد. او با گذشت زمان و سنجش نیاز به چنین فردی در پروسه تولید و توزیع محتوا، طراحی محتوا را ساخت.
کسبوکارها معمولا از یو ایکس رایترها یا کپیرایترها میخواستند تا متنهای رابط کاربر محصول را بنویسند. با گذشت زمان، یو ایکس رایترها در دیزاین محصول نقش پررنگتری پیدا کردند. مثلا یو ایکسرایتر با اعمال نظر در طراحی سایت یا طراحی فرآیند خرید و ارتباط با کاربر به بهتر شدن محصول کمک میکرد. در این شرایط دقیقا تخصص طراحی محتوا شکل میگیرد. تخصصی که کارش طراحی و تدوین مسیر محتوا برای ارتباط مفید با کاربر است.
تمرکز اصلی یو ایکس رایترها روی متن است، اما متخصصان طراح محتوا باید نحوه استفاده درست از ویدیو و تصاویر را هم برای ارتباط با کاربر بدانند. با این شرایط، به نظر سارا ریچاردز اسم طراح محتوا بهجای یوایکس رایتر منطقیتر بود.
اگر فکر میکنید که وظیفه طراح محتوا به همینجا ختم میشود، سخت در اشتباهاید. فراتر از نوشتن میکروکپیها طراح محتوا باید شناسایی کند که هدف محتوا چیست و چگونه باید به دست کاربر برسد. نوع محتوا (متنی، تصویری یا ویدیوئی) را انتخاب کند و از کافی و کاربردی بودن آن مطمئن شود.
درواقع طراح محتوا برای اجرای وظایفش با تجربهنویس (یو ایکس رایتر)، مدیر بازاریابی محتوا ، طراحان رابط کاربر و تجربهکاربر در ارتباط است. و همیشه از آمار و اطلاعات پلتفرمهای آنالیز محصولات دیجیتال و نتایج تحقیقات کمی و کیفی در طراحی تجربه کاربر استفاده میکند.
تفاوت یو ایکس رایتر و طراح محتوا چیست؟
شاید برای شما هم این سوال پیش آمده که با این تفاسیر تفاوت یوایکس رایتینگ با طراحی محتوا چیست؟ درواقع بسیاری از کسبوکارها این دو تخصص را بهجای هم میگیرند. قبل از پاسخ به این سوال بهتر است به این نکته اشاره کنیم که طراحی محتوا و یوایکس رایتینگ دو تخصصی هستند که شباهتهای زیادی به یکدیگر، خصوصا در کسبوکارهای کوچک، دارند. درواقع در کسبوکارهای کوچک ممکن است یک یوایکس رایتر یا سردبیر مجله تمام تسکهای گفته شده را انجام دهد. ولی بهطور کلی تفاوت این دو تخصص در رویکرد آنها نسبتبه محتواست.
یو ایکس رایتر: تخصص تجربه نویس وظیفه بررسی میکروکپیها و متون رابط کاربر یک محصول دیجیتال را برعهده دارد. تجربه نویس در نوشتن متنهای راهنما از اصول UX Writing پیروی میکند.
طراح محتوا: با نگاهی کلی به محصولات یک برند وظیفه تدوین استراتژی، انتخاب لحن و صدای برند، مسیر انتشار محتوا، تدوین استراتژی یوایکس راتینگ و… را برعهده دارد. فرآیند کاری طراح محتوا در تیم بازاریابی به خلق محتوای کاربرمحور برای لندینگ پیجها، تمام مراحل قیف فروش و ایمیل مارکتینگ بسط پیدا میکند. درواقع طراح محتوا برای تمام بخشهای محصول که محتوایی خلق میشود برنامهریزی میکند تا کاربر به خوبی با آن ارتباط بگیرد.
مراحل دیزاین محتوا چیست؟
مرحله اول – تحقیقات طراحی محتوا
مثل هر عضو تیم تجربه کاربر، تحقیق هسته اصلی تصمیمگیری طراح محتوا است. طراح محتوا باید خواستهها، انگیزهها و نیازهای کاربران برای افزایش ارتباط آنها با محصول را درک کند. علاوه بر این، کانتنت دیزاینر برای تهیهی توضیحات استفاده از محصول بیشتر بر حل مشکلات، ارائه راهحل و حذف نقاط ضعف تمرکز دارد. به طور کلی ۶ روش برای جمع آوری اطلاعات یا همان تحقیقات برای طراح محتوا وجود دارد.
روش اول ـ مصاحبه با کاربر
شاید مهمترین روش دستیابی به نتیجه در طراحی محتوا مصاحبه با کاربرها باشد. زیرا این کاربران هستند که باید نیاز خود در محتوا را برای کسبوکار مشخص کنند. آنها میتوانند اطلاعاتی مثل کاربردی بودن محتواها، دلیل ارتباط نگرفتن با محتوا، مشکلاتشان در کار با محصول و… را برای طراح محتوا مشخص کنند. پس اصلا نباید مصاحبه دقیق با کاربر را دست کم گرفت.
مصاحبه با کاربران از زیرمجموعه تحقیقات کیفی در طراحی تجربه کاربر است. «۸ متد تحقیقات کیفی در UX» را بخوانید تا بیشتر با این روش آشنا شوید.
روش دوم ـ تحقیقات ثانویه
به این روش Desk research هم میگویند. در تحقیقات ثانویه اطلاعات و دادههای منتشرشده در منابع مختلف (وبسایتها، تحلیل محصولات رقبا، گزارشهای مختلف و… ) بررسی میشود.
روش سوم ـ بررسی رقبا
مورد دیگری که در جمع آوری اطلاعات به طراح محتوا کمک میکند، درک نحوه استفاده رقبا از محتواست. طبیعتا دراین مورد بررسی رقبایی که محصولی بهتر از محصول شما دارند کمک کننده است.
روش چهارم ـ بررسی معیارهای ارزیابی تجربه کاربر محصول
برای سنجش موفقیت یا عدم موفقیت طراحی تجربه کاربر باید براساس محصولات رقیب و استانداردهای بازار معیارهایی در نظر گرفت.
روش پنجم ـ آنالیز محصول
یکی از مهمترین روشهای تحقیق طراحی محتوا، استفاده از ابزارهای آنالیز محصولات دیجیتال برای یافتن مشکل ارتباطی کاربران با محصول و ایرادهای استراتژی محتوایی درحال اجراست.
روش ششم ـ بررسی بازخورد کاربران
یکی از مهمترین سرنخهای رفع مشکلات محتوایی محصول بررسی بازخوردهای کاربران است. معمولا وقتی توضیحات یا مراحل انجام یک فرآیند برای کاربران شفاف نباشد، سوال میپرسند یا با ارائه بازخورد منفی از مشکلی که دارند شکایت میکنند. همین شکایت، نقطه شروع تحقیقات و تغییر در روشهای تالیف و توزیع محتواست.
مرحله دوم ـ ایدهپردازی
ایدهپردازی مفهومی کلی است که در طراحی محتوا برای ارائه راهحلی جدید در مسیر ایجاد محتوای کاربردی برای کاربر استفاده میشود. طراحان محتوا با همکاری تیم یوایکس رایتینگ و بازاریابی محتوا در جلساتی با موضوعهای مختلف روی ارائه راهحلهایی برای رفع مشکلات کاربران کار میکنند.
برای هر ایده باید در نظر گرفت که اولا کاربر محتوا را کجا خواهد دید (اپلیکیشن موبایل، سایت، تبلیغات، شبکه های اجتماعی و…)، دوما چه نوع محتوایی (تصویر، متن، ویدئو و…) اثر بیشتری روی آنها خواهد گذاشت.
برای ایدهپردازی کاربردی ارتباط طراح محتوا با تیمهای حقوقی، بازاریابی، مالی، خدمات مشتری، کارشناسان محصول و… الزامی است تا ضمن اطلاع از مشکلات هر بخش برای رفع آنها با همان کسانی که در آن بخش تجربه دارند، مشارکت کند.
مرحله سوم ـ نمونهسازی و آزمایش آن
طبیعتا بعد از گذراندن مرحله اول و دوم یعنی تحقیقات و ایدهپردازی نوبت به اجرا و آزمایش میرسد. بخش عملیاتی کار یک طراح محتوا همین مرحله است. جاییکه باید ایدههای کاربردی برای ایجاد محتوایی مفید برای کاربر را اجرا کند.
در این مرحله باتوجه به زمینه کاری طراح محتوا همکاری با طراحان رابط کاربر و تجربه کاربر خصوصا برای رفع مشکلات محتوایی محصول مثل میکروکپیها یا توضیحات و استفاده از ابزارهای کاربردی این کار بسیار ضروری است.
اگر میخواهید با نقش دادهها در هر مرحله از دیزاین از جمله دیزاین محتوا آشنا شوید، «چرا طراحی UI/UX باید دادهمحور باشد؟» را بخوانید.
جمعبندی و نتیجهگیری
خب مثل هر تخصصی طراحی محتوا نیز اصولی دارد که درصورت تسلط بر آنها میتوان نتیجه اثربخش و دقیقتری مشاهده کرد. طراحان محتوا باید تمرکز خود را بر ارائه محتوای مرتبط با حل مشکل کاربر و هدایت مرحلهبهمرحله کاربر برای رسیدن به هدفش بگذارند، نه محتواهای بیربط و حاشیهای.
بررسی نظر کاربران و تحقیقات کامل درباره موضوع محتوا به طراح محتوا برای انتشار محتوای مورد نیاز کاربر کمک کند. بنابراین بهتر است طراح محتوا دید طراحی رابط کاربر و تجربه کاربر برای ارائه محتوای مناسب به کاربر داشته باشد.
لازم است طراح محتوا با تمامی تخصصهایی که به نوعی به کانتنت در طراحی محصول مربوط میشود، آشنا باشد. در این میان، آموزش UX Writing دید بسیار خوبی به کانتنت دیزاینر میدهد و به او کمک میکند تا هر چه بیشتر ارتباط میان نیاز کاربر و متنها و محتواها را در محصول دیجیتال درک کند.