برنامهنویسان و توسعه دهندگان زبان پایتون به چه مهارتهایی نیاز دارند؟ آیا تسلط بر پایتون برای آنها کافی است؟ آیا تسلط بر فریمورکهای پایتون نیز برای توسعهدهندگان و برنامهنویسان الزامی است؟ اگر بله، یادگیری کدام فریمورکها مهمتر است؟ علاوه بر مهارتهای فنی (مهارتهای سخت)، برنامه نویسان پایتون برای موفقیت به کدام مهارتهای نرم نیاز دارند؟
یادگیری زبان برنامهنویسی پایتون شروع راه برنامهنویسان و توسعهدهندگان پایتون است. اگر شما هم این زبان برنامهنویسی کاربردی و قدرتمند را یاد گرفتید و میخواهید با قدرت وارد بازار کار شوید و پیشرفت کنید، این مقاله را بخوانید. چون در ادامه، ۵ مهارت لازم برای هر برنامهنویس پایتون و راههایی برای یادگرفتنشان ذکر شده است.
آنچه در این نوشته خواهیم داشت
کاربردیترین و بهروزترین مهارتهای توسعهدهندگان پایتون
زبان پایتون، کتابخانهها و فریمورکهایش به هوش مصنوعی (AI) و زیرشاخهی بسیار مهم آن، ماشین لرنینگ، گره خورده است. هر روز بر کاربردهای هوش مصنوعی در حوزههای گوناگون افزوده میشود. کاربردهای روزافزون هوش مصنوعی به معنی بازار کار خوب برای برنامهنویسان و توسعهدهندگان پایتون است.
البته، نکتهی بسیار مهمی هم وجود دارد که همهی علاقهمندان به زبان پایتون و هوش مصنوعی باید به آن توجه کنند: در این بازار کار پرتقاضا و بسیار رقابتی فقط تسلط بر کدنویسی به زبان پایتون و استفادهی ابتدایی از این زبان کافی نیست. توسعهدهندگان پایتون باید مجموعهای از مهارتهای سخت و نرم را، که کاربردی و بهروز هم بهحساب میآیند، کسب کرده باشند.
آن مجموعه مهارتهایی که کارفرمایان در حال حاضر و در بازار کار امروز انتظار دارند توسعهدهنده و برنامهنویس پایتون آموخته باشد، مهارتهایی است که در ادامه معرفی میشود. با مهارتهای سخت و فنی شروع میکنیم و در پایان به مهارتهای نرم در یک عنوان میپردازیم.
۱. تسلط کامل و عمیق بر زبان برنامهنویسی پایتون و اصول آن
یادگیری پایتون یک چیز است و توانایی و مهارت نوشتن کدهای تمیز و باکیفیت چیز دیگری است. البته این مورد دربارهی همهی زبانهای برنامهنویسی صادق است. تسلط کامل و عمیق بر هر زبان برنامهنویسی و اصولش دقیقا به همین دلیل مهم و لازم برای هر توسعهدهندهای است: به برنامهنویس کمک میکند تا کدهای تمیز و باکیفیت بنویسد.
توسعه دهنده پایتون باید بر مفاهیم پایهای این زبان مانند
- انواع دادهها (Data types)
- ساختارهای کنترلی (Control structures)،
- توابع (Functions)،
- مدیریت استثناها،
- برنامهنویسی موازی (Parallel programming)،
- اشکالزدایی و تست (رسیدگی به خطاهای نرمافزاری) و
- فرابرنامهنویسی (Metaprogramming) مسلط باشد.
علاوه بر آن موارد، چون زبان برنامهنویسی پایتون یک زبان شئگرا و فانکشنال است، ضروری است که توسعهدهندگان پایتون درک عمیقی از شئگرایی و انواع برنامهنویسی، مخصوصا برنامهنویسی تابعگرا (فانکشنال)، نیز داشته باشند.
«برنامه نویسی فانکشنال در پایتون: ساده، جامع و کاربردی» را مطالعه کنید تا با مفهوم برنامهنویسی فانکشنال و برنامهنویسی تابعگرا در پایتون به طور کامل آشنا شوید.
۲. مهارت استفاده و کار با پلتفرمهای کنترل نسخه
برنامهنویسی و توسعه نرمافزار یا مدلهای یادگیری ماشین کاری تیمی است و معمولا چندین توسعهدهنده با همکاری یکدیگر روی پروژه کار میکنند. اگر توسعهدهنده پایتون میخواهد عضوی از تیم توسعه در پروژههای بزرگ باشد، باید مهارت و تجربهی کافی در استفاده از پلتفرمها و ابزارهای کنترل نسخه یا منبع (version control platforms) را برای انجام پروژههای پایتون داشته باشد.
برای روشنکردن مفهوم سیستم کنترل نسخه بهتر است مثالی بزنیم. فکر کنید پروژه طراحی سایت یا نرمافزار یک پازل هزارتکه است. هر ۱۰۰ تکه هم یک بخش از پازل را کامل میکند. حالا، برای اینکه زودتر پازل ساخته شود، آن ۱۰ بخش بین ۱۰ توسعهدهنده تقسیم میشود. هر نفر مسئول است که فقط آن بخش را تکمیل و به مدیر تیم تحویل دهد. پازل با کنار هم گذاشتهشدن آن ۱۰ بخش نهایی میشود. گرچه هر بخش مستقل است، ۱۰۰ تکهاش باید درست کنار هم قرار بگیرد وگرنه پازل خراب میشود.
هر توسعهدهنده در فایل مخصوص به خودش کار روی بخشش را شروع میکند و پیش میبرد. وقتی کارش تمام شد، آن را به مدیر تحویل میدهد تا اگر مشکلی نداشت در کنار بقیهی بخشها قرار بگیرد. ممکن است توسعهدهنده یک تکه را اشتباه پیدا کرده باشد یا اصلا پیدا نکرده باشد. در این صورت، بدون اینکه کار بقیه خراب یا کند شود؛ مدیر و توسعهدهنده یا حتی دیگر توسعهدهندگان برای مشکل راهحل پیدا میکنند. کار سیستم کنترل نسخه هم دقیقا همین است.
سیستمها یا پلتفرمهای کنترل نسخه به برنامهنویسان و توسعهدهندگان زبانهای مختلف کمک میکند تا تغییرات در کدها را ردیابی کنند و تضادهای موجود در یکپارچهسازی را در پروژههایی که چندین توسعهدهنده همزمان کدها را تغییر میدهند، حل کنند. تجربه استفاده از پلتفرمهای کنترل نسخه، مانند Git، به توسعهدهندگان زبان پایتون یاد میدهد تا سریعتر و سادهتر با دیگر توسعهدهندگان در یک پروژه همکاری کنند، مشکلات را پیدا و حل کنند.
۳. یادگیری و تسلط بر کار با فریمورکهای لازم در پایتون
فریمورکها مجموعهای از پکیجها و مدلهای (کدهای) آمادهاند که توسعهدهنده را از کدنویسی بینیاز میکند. یعنی توسعهدهنده کافی است مجموعهای را که میخواهد در پروژهاش اجرا شود، فراخوانی کند. وقتی برنامهنویس بر کار با فریمورکها مسلط است، در زمان توسعهی محصول صرفهجویی میشود.
طبیعی است که هیچ توسعهدهندهای نمیتواند بر همهی فریمورکها مسلط باشد. توسعه دهنده پایتون براساس هدفی که دارد و مسیر شغلی و حرفهای که میخواهد طی کند، باید انتخاب کند که مهارت کار با کدام فریمورکها را کسب کند. میشود فریمورکها را به سه دستهی کلی تقسیم کرد:
- فریمورکهای فول استک پایتون (Full-stack framework): اگر توسعهدهنده پایتون میخواهد در حوزهی توسعه وبسایت و وب اپلیکیشن با زبان پایتون فعالیت کند، باید مهارت کار با فریمورکهای فول استک پایتون مانند Django و Flask را کسب کرده باشد تا بتواند از پایتون برای کدنویسی فرانت اند (سمت کاربر) و بک اند (سمت سرور) محصول استفاده کند.
- فریمورکهای برنامهنویسی ناهمگام (Asynchronous frameworks): این فریمورکها نیز برای برنامهنویسی ناهمگام در توسعه وب اپلیکیشن کاربردیاند. برنامهنویسی ناهمگام به توسعهدهنده امکان میدهد تا محصول را طوری پیادهسازی کند که به چندین درخواست کاربر همزمان رسیدگی شود. یعنی چند عملکرد و کد باهم میتوانند اجرا شوند و خللی در کار جریان اصلی اجرای کدهای نوشتهشده هم ایجاد نکنند. دراینجا دیگر نوبت یا ترتیب اجرای کدها معنا ندارد. مجموعه کدها بهموازات هم اجرا میشوند. فریمورکهای Tornado و Quart در این دسته قرار میگیرند.
- میکرو فریمورکهای پایتون (Micro framework): این نوع فریمورکها برای توسعه سریع پروژههای کوچک و پروتوتایپینگ بسیاری کاربردی و محبوباند. Falcon، Hug و Sanic از میکرو فریمورکهای پایتون بهحساب میآیند.
«Async چیست؟» را بخوانید تا با برنامهنویسی ناهمگام و اهمیت آن کاملا آشنا شوید.
۴. تسلط بر بصریسازی و تحلیل داده
برنامهنویس و توسعهدهنده پایتون با تجزیهوتحلیل داده سروکار دارد. اساسا، زبان پایتون زبانی بسیار قدرتمند و کاربردی برای تحلیل و بصریسازی داده است. به همین دلیل است که توسعهدهنده پایتون باید با کتابخانههای قدرتمند پایتون برای تجزیهوتحلیل و بصریسازی داده بهخوبی آشنا باشد. آن کتابخانهها به برنامهنویس کمک میکنند تا حجم زیادی از دادههای پیچیده را تحلیل و نتایج را درقالب انواع نمودارها، چارتها و دیاگرامها بهتصویر بکشد.
Pandas و NumPy ازجمله مهمترین کتابخانههای پایتون برای تحلیل دادهاند و Matplotlib کتابخانهای برای بصریسازی داده است.
۵. مهارتهای نرم توسعه دهنده پایتون
مهارتهای سخت برای موفقیت شغلی هیچکس کافی نیست. برنامهنویسان و توسعهدهندگان پایتون نیز از این قاعده مستثنی نیستند. توسعهدهنده پایتون تنها کار نمیکند. او برای پیشرفت نیاز دارد با شرکتهای بزرگ همکاری کند. پس، لازم است کار تیمی و تعامل با دیگران را بهخوبی یاد گرفته باشد. توسعهدهنده نمیتواند برای بسیاری از مشکلات و چالشها بهتنهایی راهحل پیدا کند. بنابراین، اگر نتواند با دیگر اعضای تیم بهدرستی تعامل و همکاری داشته باشد، نمیتواند بهدرستی وظایفش را انجام دهد. یعنی مهارتهای سخت را هم نمیتواند بهدرستی بهکار گیرد.
علاوه بر مهارتهای ارتباطی، توسعهدهنده پایتون باید مهارت مدیریت زمان و سازماندهی به کارهای و وظایف مختلف را تمرین و کسب کرده باشد. هر مرحله از پروژه برنامهی زمانی خاص خودش را دارد که در آن توسعهدهنده باید وظایف مختلفی را انجام دهد. پس، او باید مهارتهای لازم برای منظم کار کردن و رساندن پروژه در زمان مشخص را داشته باشد. در غیر این صورت، جایی در تیمها و پروژههای بزرگ نخواهد داشت.
جمعبندی و نتیجهگیری
۱. مهم نیست برنامهنویس و توسعهدهنده پایتون تحصیلات دانشگاهی مرتبط دارد یا نه (مثلا از رشتهی مهندسی کامپیوتر فارغالتحصیل شده). چیزی که مهم است این است که او مهارتهایی را که بازار کار و کارفرمایان از یک برنامهنویس پایتون میخواهند، بهخوبی یاد گرفته باشد.
۲. ممکن است فرد علاقهمندی بعد از خواندن مهارتها با خودش فکر کند که میشود همهی آنها را با خودآموزی یا استفاده از منابع آنلاین یاد گرفت. درست است ولی خودآموزی و استفاده از منابع آنلاین معایبی دارند.
۳. گرچه زبان برنامهنویسی پایتون را در مقایسه با دیگر زبانهای برنامهنویسی میشود راحتتر و سریعتر یاد گرفت، تسلط بر مفاهیم پایهای آن کمی سخت، چالشی و سؤالبرانگیز است. متاسفانه، پاسخ بسیاری از سؤالات را نمیشود بهراحتی در منابع آنلاین پیدا کرد و فهمید.
۴. اگر علاقهمند زبان پایتون را در محیطی که تعاملی نیست یاد بگیرد، فرصت کسب مهارتهای ارتباطی و شبکهسازی را از دست میدهد. یادگرفتن پایتون در محیطی تعاملی هم به مهارتآموز فرصت میدهد تا سؤالاتش را از مدرس بپرسد و هم از مشکلات و سؤالات دیگر مهارتآموزان یاد بگیرد.
۵. به سرفصلهای دوره آموزش برنامهنویسی پایتون آکادمی آمانج نگاه کنید. تمامی مهارتهای سخت بهزور و کاربردی که هر توسعهدهنده پایتون باید آنها را یاد گرفته باشد، در سرفصلهای این دوره گنجانده شده است. علاوه بر آن، آخرین جلسهی این دوره که کاملا تعامی و پروژهمحور تعریف شده است، به آموزش مهارتهای نرم و راهنمای مسیر شغلی اختصاص دارد.