تبلیغات بخش جدایی‌ناپذیر از هر کسب‌وکاری است. مهم نیست آن کسب‌وکار نانوایی سر کوچه باشد یا برندی به بزرگی و اعتبار مرسدس بنز. این‌طور هم می‌شود گفت که همه‌ی کسب‌وکارها در مراحل مختلف رشدشان به تبلیغات نیاز دارند. یعنی برند بنز تازمانی‌که کار و فعالیت می‌کند و می‌خواهد محصولاتش را بفروشد باید تبلیغ کند. کمپانی مرسدس بنز از سال ۱۹۲۶ ماشین تولید می‌کند. تولید ماشین در این کسب‌وکار ثابت مانده ولی استراتژیهای تبلیغاتی، رسانه‌ها و راه‌های تبلیغات این برند درطول این سال‌ها براساس نیاز زمان تغییر کرده است. مرسدس بنز هم امروز در اینستاگرام و فیسبوک و توییتر حساب کاربری دارد.
این یعنی مرسدس بنز هم که باشی، وقتی دوره دوره‌ی سوشال مدیا مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ است، مجبوری در شبکههای اجتماعی محبوب، بازاریابی کنی.
اما نکته این نیست که مرسدس بنز هم سوشال مدیا مارکتینگ انجام می‌دهد. نکته اینجاست که او چطور در هر شبکه اجتماعی فعالیت می‌کند و استراتژیهای سوشال مدیا مارکتینگ آن چیست. هر کسب‌وکاری باید استراتژی سوشال مدیا مارکتینگ مخصوص به اهداف خودش را داشته باشد.
وقتی از استراتژی سوشال مدیا مارکتینگ حرف می‌زنیم، دقیقا منظورمان چیست؟ کسب‌وکارها در سال ۲۰۲۲ برای موفقیت در دنیای پراز رقابت دیجیتال مارکتینگ و سوشال مدیا باید چه استراتژی‌هایی داشته باشند؟ این مطلب برای پاسخ‌دادن به این دو سوال مهم نوشته شده است.
آنچه در این نوشته خواهیم داشت
استراتژی های سوشال مدیا مارکتینگ (بازاریابی شبکه های اجتماعی)
دیجیتال مارکتینگ بخش جدایی‌ناپذیر از تبلیغات کسب‌وکارهای امروز است و سوشال مدیا مارکتینگ (Social Media Marketing or SMM) تبدیل شده است به بخش جدایی‌ناپذیر دیجیتال مارکتینگ. بازاریابی شبکههای اجتماعی مهم است چون شبکههای اجتماعی ابزارهای بسیار قدرتمندی برای کسب‌وکارهای امروز هستند. این ابزارها آن‌ها را مستقیما به مخاطبانشان وصل می‌کنند.
بازاریابی شبکههای اجتماعی معنای گسترده‌ای دارد و مجموعه فعالیت‌های هدفمندی را شامل می‌شود. سوشال مدیا مارکتینگ این نیست که کسب‌وکاری در چند شبکهی اجتماعی حساب کاربری داشته باشد و چیزهایی را به‌اشتراک بگذارد. سوشال مدیا مارکتینگ باید استراتژی داشته باشد. علاوه‌براین، مارکتینگ در هریک از شبکههای اجتماعی هم باید براساس استراتژیهای مخصوص به آن شبکه باشد. یعنی برای مثال، کسب‌وکاری که می‌خواهد در فیسبوک و اینستاگرام مارکتینگ کند، باید فیسبوک مارکتینگ استراتژی یا اینستاگرام مارکتینگ استراتژی داشته باشد.
پس، استراتژی سوشال مدیا مارکتینگ هر کسب‌وکار مجموعه‌ای از اهداف کلی آن کسب‌وکار از بازاریابی در شبکههای اجتماعی و راه‌های رسیدن به آن اهداف است + استراتژی مارکتینگ در هریک از شبکههای اجتماعی.
اینجاست که سوال مهمی پیش می‌آید: آیا استراتژیهای مشترکی برای مارکتینگ در همه‌ی شبکههای اجتماعی وجود دارد که باید جایی در استراتژی کلی کسب‌وکار برای سوشال مدیا مارگتینگ داشته باشد؟ یعنی می‌شود برنامه‌های مشترکی برای بازاریابی در چند شبکهی اجتماعی مختلف داشت؟ خوشبختانه، بله!
مهم ترین استراتژیهای سوشال مدیا مارکتینگ در سال ۲۰۲۲
قطعا بازار رقابت کسب‌وکارها در شبکههای اجتماعی هرروز داغ‌تر می‌شود. چون هرروز که می‌گذرد، کسب‌وکارها بیش‌از‌پیش متوجه می‌شوند که شبکههای اجتماعی در بازاریابی موثر هستند. به‌همین‌دلیل، مواردی که در ادامه می‌آید باید درمیان استراتژیهای بازاریابی شبکههای اجتماعی هر کسب‌وکاری، حتی کسب‌وکارهای کوچک و متوسط، در سال ۲۰۲۲ باشد. با حرکت‌کردن براساس این استراتژی‌ها، کسب‌وکاری از رقبایش عقب نمی‌ماند و می‌تواند به اهدافی که از بازاریابی در شبکههای اجتماعی دارد دست یابد.
۱. سوشال مدیا مارکتینگ فعالیتی تیمی است و یک نفر نباید مسئول همه‌ی شبکههای اجتماعی باشد
شاید زمانی‌که تازه شبکههای اجتماعی کاربرد بازاریابی پیدا کرده بودند، در کسب‌وکارهای کوچک و متوسط یک نفر مسئول همه‌ی شبکههای اجتماعی بود، اما این دیگر برای سال ۲۰۲۲ و آینده‌ی سوشال مدیا مارکتینگ مناسب نیست. هر شبکه ویژگی‌های خاص خودش را دارد. علاوه‌براین، اینستاگرام و دیگر شبکههای اجتماعی هرروز امکانات بازاریابی خود را ارتقا میدهند.
پس کسی‌که برای مثال ادمین اینستاگرام است باید اینستاگرام را بشناسد، تغییرات و آپدیت‌های آن را دنبال کند. یعنی باید کسی باشد که درباره‌ی اینستاگرام مطالعه کند. ادمین کسی نیست که فقط جواب سوال و کامنت را بدهد. همه‌ی این‌‌ها یعنی سوشال مدیا مارکتینگ به‌سمت تخصصی‌تر‌شدن پیش می‌رود. بنابراین، کسب‌وکارها برای بازاریابی در هر شبکهی اجتماعی باید تیمی خاص همان شبکه را داشته باشند.
۲. سوشال مدیا مارکتینگ بودجه‌ی خاص خودش را می‌خواهد
معمول این است که بخشی از بودجه دیجیتال مارکتینگ را به سوشال مدیا مارکتینگ اختصاص میدهند. اما می‌شود ادعا کرد که این استراتژی دیگر چندان‌که باید نتیجه‌بخش نخواهد بود. سوشال مدیا مارکتینگ بودجه‌ی خاص خودش را می‌خواهد. بودجه سوشال مدیا مارکتینگ می‌شود مجموعه‌ای از بودجه‌ای که باید به هر شبکه اختصاص داد، به‌علاوه‌ی بودجه برای فعالیت‌های کلی و عمومی مربوط به بازاریابی در شبکههای اجتماعی. در این بودجه باید بخشی برای تهیه‌ی ابزارهای مدیریت شبکههای اجتماعی درنظر گرفته شود.
۳. در بازاریابی شبکههای اجتماعی کیفیت و تنوع محتوا حرف اول را می‌زند
لازم نیست یک کسب‌وکار در تمامی شبکههای اجتماعی یا حتی چندین شبکهی اجتماعی حضور داشته باشد. این استراتژی اشتباهی است که بسیاری از کسب‌وکارها مرتکب می‌شوند. شاید برای کسب‌وکار شما بهترین استراتژی این است که فقط در یک شبکهی اجتماعی بازاریابی کنید. نکته اینجاست که کسب‌وکار شما باید شبکهای را پیدا کند که اکثر مخاطبان هدف (مشتریان) شما در آن شبکهی اجتماعی حضور دارند.
وقتی کسب‌وکار مناسب‌ترین شبکهی اجتماعی خودش را پیدا کرد، باید درست و اصولی در آن شبکه تولیدمحتوا کند. کیفیت محتوایی که در یک شبکه تولید می‌شود، از کمیت محتواها بسیار مهم‌تر است. اگر کسب‌وکار در همان یک شبکه محتوای مناسب با آن شبکه را تولید کند، بهتر از این است که در ۳ شبکهی اجتماعی محتوای نامربوط و بی‌کیفیت به کاربر عرضه کند.
بحث دیگر این است که در هیچ شبکهای نباید فقط یک نوع محتوا تولید کرد. در سوشال مدیا مارکتینگ امروز و آینده تنوع محتوایی حرف اصلی را می‌زند. تاجایی‌که ویژگی‌های هر شبکه اجازه می‌دهد باید محتواهای اصیل، جذاب، مرتبط و متنوع برای کاربران تولید شود. از محتواهای صوتی نیز نباید غافل شد. صداها به‌اندازه‌ی انیمیشن‌ها جذاب هستند.
۴. سوشال مدیا مارکتینگ فقط تبلیغات در شبکههای اجتماعی نیست
شبکههای اجتماعی فقط پلتفرم‌های تبلیغاتی نیستند. کسب‌وکارهای بزرگ و آگاه به ترندهای روز از سوشال مدیا برای ارزش‌آفرینی استفاده می‌کنند. سوشال مدیا دیگر جای محتواهای کوتاه‌مدت نیست. بخشی از محتواهای تولیدشده برای شبکههای اجتماعی باید محتواهای سبز باشند. محتواهایی که بانگاه بلند‌مدت و برای ترویج هدفی مشخص تولید شده‌اند.
هیچ دلیلی وجود ندارد که کسب‌وکارهای کوچک و متوسط نتوانند متناسب با محصولی که تولید می‌کنند ارزش‌آفرینی کنند. اتفاقا، این استراتژی کسب‌وکارهای کوچک را از دیگر رقبا (کسب‌وکارهای کوچک دیگر) متمایز می‌کند. به‌همین‌دلیل بسیار مهم است که کسب‌وکارهای نه‌چندان بزرگ به‌هیچ‌وجه نباید از این استراتژی غافل شوند.
۵. در شبکههای اجتماعی Community (انجمن متخصصان) بسازید
کلاب هاوس چه می‌کند؟ کلاب هاوس شبکهای اجتماعی است که در درون خودش انجمن‌ها و اجتماعات را حول‌محور یک موضوع می‌سازد. درواقع کار کلاب هاوس کامیونیتی‌سازی است. این کامیونیتیها ممکن است انجمن متخصصان باشند. جایی‌که متخصصان در یک رشته درباره‌ی همان رشته حرف می‌زنند و تبادل‌نظر می‌کنند. برای مثال، اتاق‌هایی در کلاب هاوس که پزشکان درباره‌ی کووید ۱۹ و آخرین اخبار و اطلاعات علمی مربوط به این بیماری بایکدیگر بحث می‌کنند. کامیونیتیها ممکن است انجمن علاقه‌مندان باشد. برای مثال، اتاق‌هایی در کلاب هاوس که در آن‌ها درباره‌ی موضوعات روان‌شناسی صحبت می‌شود. همه‌ی علاقه‌مندان به این موضوعات می‌توانند به این اتاق‌ها بپیوندد و بحث‌های کارشناسی را گوش کنند یا سوالاتشان را بپرسند.
کامیونیتی‌سازی کاری است که می‌شود در بعضی شبکههای اجتماعی دیگر هم انجام داد. برای مثال، تلگرام گزینه‌ی بسیار مناسبی است. شما هم شاید عضو یک یا چند گروه کتابخوانی در تلگرام باشید. گروه‌هایی که فقط کتاب‌های حوزه‌ی مشخصی را (مثلا دیجیتال مارکتینگ) باهم می‌خوانند. طبیعی است که این انجمن متخصصان برای افراد و کسب‌وکارهایی که در حوزه دیجیتال مارکتینگ فعال هستند، فرصت‌های بازاریابی بسیاری دارد.
شاید مهم‌ترین نکته درباره‌ی کامیونیتیها در شبکههای اجتماعی این باشد که کسب‌وکارها فرصت دارند تا ازطریق آن‌ها با مشتریان فعلی و بالقوه‌ی خود مستقیم و شخصی‌تر ارتباط بگیرند، از آن‌ها سوال بپرسند و نظرسنجی کنند. همچنین، انجمن‌های متخصصان جایی است برای مطرح‌کردن برند و پرسونال برندینگ.
۶. از حامیان برند و سفرای برند در سوشال مدیا مارکتینگ غافل نشوید
در بازاریابی شبکههای اجتماعی، اینفلوئنسر مارکتینگ لازم است، اما کافی نیست. در استراتژی بازاریابی شبکههای اجتماعی باید جایی هم برای بهره‌برداری از پتانسیل‌های حامی برند و سفیر برند باز کرد. مشتریان وفادار شما و حتی کارمندان شما می‌توانند حامیان و سفرای برند شما باشند. اصلا فکر نکنید وقتی از حامی برند حرف می‌زنیم، منظورمان افراد مشهور است.
فقط دقت کنید که اگر قرار است کارمندان شما حامیان کسب‌وکار شما باشند، باید برای تمام فعالیت‌هایی که آن‌ها قرار است در شبکههای اجتماعی خودشان برای برند شما انجام دهند، برنامه‌ی مشخص چیده شود. یعنی فعالیت آن‌ها باید هماهنگ با برند و برنامه‌ریزی‌شده باشد.
جمع‌بندی و نتیجه‌گیری
۱. حقیقت این است که همه‌ی کسب‌وکارها برای کسب سود و بقا در دنیای پراز رقابت امروز نیاز به سوشال مدیا مارکتینگ دارند.
۲. البته طبیعی است که سوشال مدیا مارکتینگ باید موفق باشد تا منجربه سود و بقا شود.
۳. ضامن موفقیت بازاریابی شبکههای اجتماعی استراتژیهای سوشال مدیا مارکتینگی است که کسب‌وکار برای خودش مشخص می‌کند.
۴. اجرایی‌کردن غالب استراتژی‌هایی که در این محتوا به آن‌ها پرداخته شد هزینه‌بر است. اما کسب‌وکارهای کوچک و متوسط باید بدانند برای رشد‌کردن راهی کوتاه‌تر و موثرتر از سوشال مدیا مارکتینگ ندارند.
۵. کسب‌وکارها با کمی خلاقیت به‌راحتی می‌توانند این استراتژی‌ها را با منابعی که دارند هماهنگ کنند.
۶. آموزش بازاریابی شبکههای اجتماعی راهی است برای کسب‌وکارها تا منابع انسانی کارآمدی برای تیم سوشال مدیا مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ خود تربیت کنند. هرچه افراد تیم مارکتینگ متخصص‌تر باشند، کسب‌کار موفق‌تر است.
برای نوشتن این محتوا از منابع زیر کمک گرفته شده است:
