همه کسبوکارها برای پیشرفت در کار خود به بازاریابی نیاز دارند، کسبوکارهای بزرگ و کوچک برای جذب مشتری و افزایش بازدهی کار خود به کمپینهای بازاریابی روی میآورند.
اگر قصد دارید که یک کمپین بازاریابی را شروع کنید برای شروع باید تمام جوانب را آنالیز کنید، باید بررسی کنید که آیا هزینهای که برای کمپین میشود برای شرکت سودآور است و یا نه باعث آسیب به آن میشود؟ برای تعیین سودآور بودن آن بسیاری از بازاریابان به ROI یا بازگشت سرمایه نگاه میکنند. در ابتدایی ترین سطح، ROI میزان پولی را که برای یک پروژه خرج میکنید با میزان درآمد شما از آن مقایسه میکند.
بازگشت سرمایه یا ROI یک فرمول ریاضی است که سرمایهگذاران میتوانند برای ارزیابی سرمایهگذاریهای خود و قضاوت در مورد عملکرد یک سرمایهگذاری خاص در مقایسه با سرمایههای دیگر از آن استفاده کنند. همچنین ROI کلی برای یک شرکت گاهی اوقات به عنوان راهی برای ارزیابی میزان مدیریت یک شرکت مورد استفاده قرار می گیرد.
در ادامه به معرفی ROI یا بازگشت سرمایه، روش های بهبود آن، مزایا و معایب و ….. پرداخته ایم لطفا تا پایان مطالب همراه ما باشید.
آنچه در این نوشته خواهیم داشت
ROI در بازاریابی چیست ؟
ROI بازاریابی دقیقاً همان چیزی است که به نظر میرسد: روشی برای اندازهگیری بازده سرمایه از مبلغی که یک شرکت برای بازاریابی هزینه میکند. اوری توضیح میدهد که نام اختصاری آن MROI یا بازگشت سرمایه گذاری بازاریابی (ROMI) نیز گفته می شود. میتواند برای ارزیابی بازده یک برنامه بازاریابی خاص یا ترکیب بازاریابی کلی شرکت مورد استفاده قرار گیرد.
ROI چگونه استفاده می شود؟
دانستن بازگشت سرمایه یک برنامه بازاریابی معین به شما کمک می کند تا در آینده بودجه بازاریابی خود را سرمایهگذاری کنید. به همین دلیل، یکی از سؤالاتی که می خواهید از خود بپرسید این است که “بازگشت سرمایه آن کمپین چه بود؟”
در اینجا روش های مختلف اثبات ROI برای کمک به بازاریابان وجود دارد:
توجیه کردن خرج کردن
برای اینکه مجموعه C بتواند منابع و بودجهای را به تیم یا کمپینهای شما اختصاص دهد، هزینههای جاری باید توجیه شود. برای این کار، بازاریابان ROI تلاشهای بازاریابی خود را محاسبه میکنند.
اگر به کمک کمک اضافی نیاز دارید، این آمار را با مدیر خود در میان بگذارید: بازاریابهایی که میزان بازگشت سرمایه خود را محاسبه میکنند 1.6 برابر بیشتر احتمال دارد که برای فعالیتهای بازاریابی خود بودجه بالاتری دریافت کنند.
توزیع بودجه بازاریابی
شما باید بدانید که چگونه و به طور مناسب بودجه را توزیع کنید، به همین دلیل درک درآمد حاصل از کمپینها و کانالهای مختلف مفید است.
به عنوان مثال، اگر کمپینهای اجتماعی پولی شما حجم بالایی از هدایای واجد شرایط را تولید میکنند ، احتمالاً باید فکر کنید بودجه بیشتری را به برنامه اجتماعی پولی خود اختصاص دهید. این بدان معنا نیست که اگر برنامهای عملکرد خوبی ندارد، بودجه نباید تخصیص یابد. برنامههای مختلف KPI بازاریابی متفاوتی دارند و هر استراتژی بازاریابی متفاوت است.
اثربخشی کمپین را بسنجید
اندازه گیری میزان بازگشت سرمایه پایهای برای موفقیت در مبارزات انتخاباتی ایجاد میکند که به عنوان مرجعی برای هر تلاش و هزینه بازاریابی در آینده عمل میکند. تجزیه و تحلیل نتایج شما به شما امکان میدهد موفقیت هر کمپین را بسنجید تا بتوانید تلاشهای تیم خود را متناسب تنظیم کنید. میتوانید از این بینشها برای پیش بینی تأثیر فعالیتهای فردی در رشد درآمد استفاده کنید.
تجزیه و تحلیل رقبا
بازاریابی ذاتاً شامل تجزیه و تحلیل رقبا است. این که آیا مشخص میکند چه محتوایی تولید میکنند، چه کانالهایی در آنها روشن است یا چند مشتری دارند، مهم است بدانید که آنها در چه وضعیتی هستند. هنگامی که ما در مورد ردیابی ROI بازاریابی رقبای شما صحبت میکنیم ، منظور ما عملکرد برند آنها در صنعت است.
محاسبه ROI بازاریابی
هدف از محاسبه ROI کمک به اتصال نقاط بین تمام تلاشهای بازاریابی و درآمد است. روشهای مختلفی برای محاسبه ROI وجود دارد، اما فرمول اصلی ROI بسیار ساده است:
(رشد فروش – هزینه بازاریابی) / هزینه بازاریابی = ROI بازاریابی
بسته به صنعت و بخشهای مشتری شما، ردیابی ROI در مورد انواع خاصی از تاکتیکها ممکن است آسان تر از انجام باشد. روشهای سنتی مانند رسانههای چاپی و بیلبوردها معمولاً تخمین زده می شوند، در مقایسه با بازاریابی از طریق ایمیل، تبلیغات پرداخت به ازای هر کلیک یا سایر روش های بازاریابی دیجیتال.
روش معمول دیگر برای نمایش دادههای ROI بازاریابی به صورت نسبت درآمد به هزینه است که بهعنوان نسبت کارایی نیز شناخته میشود و نشان دهنده میزان هزینه سازمان برای کسب دلار است. به بیان ساده، اگر هزینه بازاریابی 40 دلار و عملکرد درآمد 50 دلار است، نسبت کارایی 40/50 یا 80٪ است. هدف هر شرکتی باید داشتن این درصد در کمترین حد ممکن باشد.
محاسبه ارزش طول عمر مشتری (CLV) نیز مهم است، زیرا بینشی در رابطه خاص با شرکت و ROI طولانی مدت در طول چرخه عمر مصرف کننده را ایجاد میکند. در اینجا فرمولی وجود دارد که باید دنبال کنید:
ارزش طول عمر مشتری = (نرخ نگهداری) / (1+ نرخ تخفیف / نرخ ماندگاری)
اگر صنعت شما اجازه چنین کاری را بدهد، تلاشهای بازاریابی شما به طور ایده آل به مشتریانی تبدیل می شود که به طور قابل توجهی به بازگشت سرمایه شما میرسند. بازدهی مشتری که یکبار از شما خرید میکند بازده X خواهد داشت، اما اگر این مشتری 3 بار دیگر خرید کند بازده 4X خواهد داشت.
به یاد داشته باشید: حفظ مشتری همیشه ارزانتر از به دست آوردن مشتری جدید است!
روش هایی بهبود نرخ بازگشت سرمایه
بنابراین بیایید به نحوه بهبود بازده سرمایه گذاری خود نگاهی بیندازیم. از برخی از این استراتژیها برای افزایش ROI خود استفاده کنید که به معنای سودآوری بیشتر برای شرکت شما است.
تجزیه و تحلیل دادههای فروش خود
شخصی باید به روندها و معیارهای فعالیتهای فروش شرکت شما توجه کند. قبل از انجام این کار، باید بفهمید که چه نوع دادهای را باید ردیابی کنید و همچنین ابزارهایی را که باید برای جمعآوری آن استفاده کنید.
این ممکن است به کمک یک متخصص نیاز داشته باشد. اگر صاحب مشاغل کوچکی هستید، ممکن است خیلی نزدیک به شرایط باشید تا بتوانید تصویر کلان را ببینید.
صحبت با تیم فروش خود
علاوه بر جمع آوری و تجزیه و تحلیل دادهها، با تیم فروش خود صحبت کنید. آنها کسانی هستند که در سنگرها هستند و ممکن است بتوانند بینشی به شما بدهند که هرگز فکر نکرده اید. به یاد داشته باشید ، انگیزه فروش تیم فروش شماست زیرا آنها باید سهمیه خود را برآورده کنند. آنها میخواهند ROI شما را به همان اندازه و یا حتی بیشتر از رهبری شرکت شما افزایش دهند.
از فروشندگان برتر خود بخواهید تا استراتژیهای خود را به اشتراک بگذارند. بدانید که چرا این افراد خاص در یافتن چشم اندازهای جدید و بستن فروش موفق میشوند. فروشندگان درگیر باید از مدیران فروش در مورد چگونگی بهبود خط فروش خود راهنمایی بگیرند.
ساده سازی روند فروش
اگر یک کسب و کار کوچک هستید و تیمی از فروشندگان ندارید، روند فروش خود را تجزیه و تحلیل کنید تا ببینید چه تغییراتی ممکن است لازم باشد.
به عنوان مثال، اینکه آیا شما یک فروشگاه آجر و مصالح هستید یا یک فروشگاه آنلاین هستید ، روند پرداخت خود را ارزیابی کنید. آیا به دلیل صف طولانی مشتری خود را از دست میدهید؟ آیا مشتریان به دلیل نادیده گرفته شدن ترک می کنند؟ آیا اطلاعات زیادی از مشتریان خود میخواهید؟ آیا پیمایش وب سایت شما دشوار است؟ آیا وب سایت شما کند است؟
تجزیه و تحلیل محتوای آنلاین خود
هر استراتژیست تجاری باهوشی از اهمیت ایجاد و انتشار محتوای آنلاین برای آوردن افراد به وب سایت شما میداند. ممکن است احساس اتلاف وقت شود، به خصوص اگر بازخورد یا اشتراک زیادی دریافت نکنید. امیدوارم یک مسئله برای مشکلات شما اتفاق بیفتد، از این طریق است که رتبه Google خود را افزایش میدهید و همه ما میدانیم که این چقدر مهم است.
شما در حال ایجاد محتوای آنلاین برای وب سایت کسب و کار خود هستید، اما برای افزایش ROI از آن، باید نحوه استفاده مجدد از آن را بیاموزید. به عنوان مثال، شما ایده ای دارید که میخواهید آن را با مشتریان خود به اشتراک بگذارید. شما یک پست طولانی وبلاگ در مورد آن می نویسید، و آن را در وب سایت خود ارسال میکنید. شما پیوندهای داخلی و بسیار با ارزش را در بر میگیرید.
بیاموزید که چگونه پیشرفت خود را ردیابی کنید. ببینید کدام کلمات کلیدی بیشترین بازدید را دارند. تجزیه و تحلیل کنید که کدام مقاله جدیدترین لیدها را هدایت میکند. این ممکن است به کمک یک متخصص محتوا نیاز داشته باشد، اما اگر رتبه بندی Google شما در نتیجه این هزینه بهبود یابد، بازدهی عالی برای سرمایه گذاری است.
محدود کردن تعداد پیمانکاران و فروشندگان
هنگامی که هنگام شروع کسب و کار خود به دنبال تامین کنندگان میگشتید، احتمالاً به دنبال شرکت هایی بودید که بهترین محصول را با کمترین قیمت ارائه دهند. در حالی که آن زمان این استراتژی تجاری منطقی بود ، آیا اکنون منطقی است؟
توجه به حضور خود در شبکه های اجتماعی
آیا صفحه Google Business شما برای مشتریان دقیق و مفید است؟ آیا در همه وب سایتهای رسانههای اجتماعی حضور دارید؟ اگر چنین است، آیا دلیلی برای این موضوع وجود دارد؟
آیا به مشتریان اجازه میدهید از طریق رسانههای اجتماعی با شما ارتباط برقرار کنند؟ در این صورت، چقدر سریع به آن مشتری پاسخ میدهید؟
سرانجام، چگونه به بررسیهای آنلاین پاسخ میدهید؟ آیا آنها را نادیده میگیرید و امیدوارید که از بین بروند یا اینکه با مشتریان ناراضی تماس میگیرید تا یاد بگیرید چگونه میتوانید محصول یا خدمات خود را بهبود ببخشید؟
ROI خوب چیست؟
ROI خوب در نهایت ذهنی است و به نیازها و اهداف شما به عنوان یک شرکت بستگی خواهد داشت. بسیاری از شرکتهای بزرگ و مشهور از نظر استراتژیک انتخاب میکنند تا کمپین های بازاریابی را دنبال کنند که منجر به بازدهی بالای سرمایه منفی آنها با هدف تسلط بر آگاهی مصرف کننده و سهم بازار شود. برخی از کمپینهای بازاریابی حتی ممکن است هدفی داشته باشند که حتی به طور مستقیم پولی نباشد، مانند افزایش تعامل در شبکههای اجتماعی.
اولین گام در ارزیابی ROI هدف، درک اهداف یک کمپین یا تاکتیک بازاریابی خاص است؛ و صرف نظر از اینکه هدف چیست؟ درک ROI شما را در مسیر خود قرار داده و اطمینان حاصل میکند که فعالیتهای بازاریابی همانطور که برنامه ریزی شده است به هدف پروژه کمک میکنند.
چالش های نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
ROI با استفاده از دو معیار اصلی محاسبه میشود: هزینه انجام کاری و نتایج حاصل از آن (به طور معمول در سود اندازه گیری میشود، اما برای این بحث، اجازه دهید از درآمد استفاده کنیم).
پاسخ استاندارد به “نحوه محاسبه ROI” یک فرمول است:
(رشد فروش قابل انتساب – هزینه بازاریابی) / هزینه بازاریابی = بازگشت سرمایه
برای محاسبه بازده سرمایهگذاری های بازاریابی از این طریق چند چالش وجود دارد.
برای اولین بار، بسته به نحوه اندازه گیری تأثیر و هزینهها، محاسبه ROI برای بازاریابی میتواند مشکل باشد. کشف اینکه چه بخشی از رشد فروش مربوط به یک کمپین بازاریابی است میتواند دشوار باشد. شرکتهای بزرگ دارای فرمولها و الگوریتمهای ROI پیچیدهای هستند که دهها متغیر مختلف را فاکتور میگیرند.
ثانیاً، اندازه گیری ROI بازاریابی به صورت دستی برای هر کمپین بازاریابی به زمان و دسترسی به منابع مالی شرکت نیاز دارد.
ثالثاً، این روش نیاز به صبر دارد. ممکن است ماهها قبل از اینکه بدانید یک کمپین سودآور است یا خیر.
به طور خلاصه، محاسبه ROI بازاریابی به روش “سنتی” همیشه عملی نیست. ما به روش بهتری نیاز داریم.
بنابراین بیایید فرمولهای پیچیده، مدلهای انتساب و الگوریتمها را کنار بگذاریم و روی یک معیار ساده تمرکز کنیم: نسبت درآمد به هزینه بازاریابی.
درآمد نسبت هزینه چقدر است؟
نسبت درآمد به بازاریابی نشاندهنده میزان درآمد حاصل از هر دلار هزینه شده در بازاریابی است. بهعنوان مثال: پنج دلار فروش به ازای هر دلار هزینه شده در بازاریابی، نسبت 5 به 1 درآمد و هزینه را به همراه دارد.
مزایای نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
ROI دارای مزایای زیر است:
اندازه گیری بهتر سودآوری
این درآمد خالص را به سرمایه گذاری های انجام شده در یک بخش مربوط می کند که اندازه گیری بهتری از سوددهی تقسیم شده است. همه مدیران بخش می دانند که عملکرد آنها از نظر نحوه استفاده از دارایی ها برای کسب سود مورد قضاوت قرار خواهد گرفت ، این امر آنها را به استفاده بهینه از دارایی ترغیب می کند. همچنین ، این اطمینان حاصل می شود که دارایی ها تنها در صورت مطابقت با سیاست سازمان ، بازده کسب می کنند.
بنابراین ، تمرکز عمده ROI روی سطح مورد نیاز سرمایه گذاری است. برای یک واحد تجاری معین در یک زمان مشخص ، سطح بهینه سرمایه گذاری در هر دارایی وجود دارد که به حداکثر رساندن سود کمک می کند. تجزیه و تحلیل هزینه و سود از این نوع به مدیران کمک می کند تا نرخ بازدهی را که از پیشنهادات مختلف سرمایه گذاری انتظار می رود ، دریابند. این به آنها امکان می دهد سرمایه گذاری را انتخاب کنند که هم عملکرد سود بخشی و سازمانی را افزایش دهد و هم امکان استفاده موثر از سرمایه گذاری های موجود را فراهم کند.
دستیابی به تطابق هدف
ROI تطابق هدف بین بخشهای مختلف و شرکت را تضمین می کند. هر گونه افزایش در ROI تقسیم شده باعث بهبود ROI کلی کل سازمان می شود.
تجزیه و تحلیل تطبیقی
ROI در مقایسه بین واحدهای تجاری مختلف از نظر سودآوری و استفاده از دارایی کمک می کند. این شرکت می تواند برای مقایسه بین شرکت مورد استفاده قرار گیرد ، مشروط بر اینکه شرکتهایی که نتایج آنها با هم مقایسه می شوند از اندازه مشابه و از همان صنعت باشند. ROI معیار خوبی است زیرا می توان به راحتی با هزینه مربوط به سرمایه مقایسه کرد تا در انتخاب فرصت های سرمایهگذاری تصمیم گیری شود.
عملکرد بخش سرمایه گذاری
ROI در اندازه گیری عملکرد بخش سرمایه گذاری که بر کسب حداکثر سود و تصمیم گیری مناسب در مورد تملک و دفع دارایی های سرمایه ای متمرکز است ، قابل توجه است. عملکرد مدیر مرکز سرمایه گذاری همچنین می تواند با ROI سودمند ارزیابی شود.
بازگشت سرمایه به عنوان شاخص سایر اجزای عملکردی
ROI مهمترین معیار عملکرد واحد سرمایهگذاری محسوب میشود و سایر جنبههای عملکردی یک واحد تجاری را نیز شامل می شود. ROI بهتر به این معنی است که یک مرکز سرمایهگذاری در زمینههای دیگر عملکرد مانند مدیریت هزینه، استفاده موثر از دارایی، استراتژی قیمت فروش، بازاریابی و استراتژی تبلیغاتی و غیره نتایج رضایت بخشی دارد.
مطابقت با اندازه گیری های حسابداری
بازگشت سرمایه یا ROI بر اساس اندازهگیریهای حسابداری مالی پذیرفته شده در حسابداری سنتی است. برای تولید اطلاعات برای محاسبه ROI نیازی به اندازه گیری حسابداری جدید نیست. تمام اعداد مورد نیاز برای محاسبه ROI به راحتی در صورتهای مالی تهیه شده در سیستم حسابداری معمولی موجود است. برخی از تعدیلات در شمارههای حسابداری موجود ممکن است برای محاسبه ROI لازم باشد ، اما این مسئله در محاسبه ROI مشکلی ایجاد نمی کند.
معایب و محدودیت های نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
ROI محدودیت های زیر را دارد:
1. یافتن تعریف مطلوب از سود و سرمایهگذاری دشوار است. سود دارای مفاهیم بسیاری از جمله سود قبل از بهره و مالیات، سود پس از بهره و مالیات، سود قابل کنترل، سود پس از کسر کلیه هزینههای ثابت اختصاص یافته است. به همین ترتیب، اصطلاح سرمایهگذاری ممکن است مفاهیم زیادی از جمله ارزش دفتری ناخالص، ارزش دفتری خالص، هزینه تاریخی داراییها، هزینه جاری دارایی داشته باشد.
2. ضمن مقایسه میزان بازگشت سرمایه شرکتهای مختلف، لازم است که شرکتها از سیاستها و روشهای حسابداری مشابهی در رابطه با ارزیابی سهام، ارزیابی داراییهای ثابت، تقسیم هزینههای سربار، درمان هزینههای تحقیق و توسعه و غیره استفاده کنند.
3. ROI ممکن است بر یک مدیر بخش تأثیر بگذارد تا فقط سرمایهگذاریهایی با نرخ بازده بالا (به عنوان مثال نرخهایی که در ردیف یا بالاتر از ROI هدف او هستند) انتخاب کند. سایر سرمایهگذاریها که باعث کاهش ROI بخش میشوند اما میتوانند ارزش تجارت را افزایش دهند، ممکن است توسط مدیر بخش رد شود. این احتمال وجود دارد که بخش دیگری بودجه موجود را در پروژهای سرمایهگذاری کند که ممکن است ROI موجود در آن بهبود یابد (که ممکن است کمتر از ROI یک بخش باشد که سرمایه گذاری را رد کرده است) اما به طور کلی به شرکت کمک نخواهد کرد.
این نوع تصمیمات بهینه نیستند و میتوانند تخصیص منابع کل شرکت را مخدوش کنند و میتوانند برای حفظ بازگشت سرمایه موجود، مدیر را برای سرمایهگذاری انگیزه دهند. بازده خوب یا رضایت بخش به عنوان بازگشت سرمایه بیش از حداقل نرخ بازده مورد نظر تعریف میشود، که معمولاً براساس هزینه سرمایه شرکت است.
واحدهای تجاری با ROI بالاتر و برخی دیگر از واحدهای ROI کمتر تحت تأثیر ROI به عنوان معیار انتخاب سرمایهگذاری قرار میگیرند، ارزیابی ROI بازدارنده بهترین بخش (با ROI بالاتر) برای رشد است، در حالی که بخش با کمترین ROI انگیزه ای دارد. برای بهبود سرمایه گذاری در پروژههای جدید. در این شرایط، سودآورترین واحدها برای سرمایهگذاری در پروژهای که بیش از ROI فعلی آنها نیست، بی انگیزه میشوند، اگرچه این پروژه بازده خوبی خواهد داشت. این ممکن است با تطابق هدف و منافع کل شرکت در تضاد باشد.
4. ROI تمرکز بر نتایج کوتاه مدت و سودآوری را فراهم می کند. تمرکز سودآوری طولانی مدت نادیده گرفته میشود. ROI درآمد و هزینه دوره فعلی را در نظر میگیرد و به هزینهها و سرمایهگذاریهایی که باعث افزایش سودآوری طولانی مدت یک واحد تجاری می شوند توجهی نمیکند. بر اساس ROI، مدیران تمایل دارند از سرمایهگذاریها و هزینههای جدید اجتناب کنند زیرا از بازدهی آن اطمینان ندارند و یا ممکن است بازده برای مدتی محقق نشود.
مدیرانی که از ROI استفاده میکنند ممکن است هزینههای مربوط به آموزش کارمندان، بهبود بهرهوری، تبلیغات، تحقیقات و توسعه را با هدف محدود بهبود ROI فعلی کاهش دهند. با این حال، این تصمیمات ممکن است بر سودآوری بلند مدت تأثیر منفی بگذارد. بنابراین، برای بخش سرمایهگذاری یا واحد تجاری توصیه میشود که از ROI به عنوان تنها یک پارامتر از معیارهای ارزیابی کلی برای تصمیمگیری در مورد پذیرش/ رد سرمایهگذاری جدید استفاده کند.
5- مدیران مرکز سرمایهگذاری میتوانند با تغییر سیاستهای حسابداری، تعیین اندازه سرمایهگذاری یا دارایی، رفتار با برخی از اقلام به عنوان درآمد یا سرمایه، ROI را تحت تأثیر قرار دهند (دستکاری کنند). بعضی اوقات، مدیران ممکن است با کنار گذاشتن ماشینهای قدیمی که هنوز بازدهی مثبت دارند اما کمتر از بقیه هستند، پایه سرمایهگذاری را کاهش دهند. بنابراین، عملکرد کنار گذاشتن ماشینهای قدیمی که هنوز هم قابل استفاده هستند، ممکن است توسط مدیران برای افزایش ROI خود استفاده شود و مجموعهای از این اقدامات برای کل سازمان مضر است.
نمونه هایی از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI
بازگشت سرمایه معمولاً در بازاریابی برای سنجش تأثیر بخشی از بازاریابی در ایجاد مشاغل جدید مورد استفاده قرار میگیرد.
تصور کنید که کسب و کار شما تصمیم دارد همزمان با عرضه یک محصول جدید، یک کمپین بازاریابی دیجیتال راه اندازی کند. شما پرداخت هر کلیک Google را به عنوان کانال اصلی بازاریابی خود انتخاب میکنید و متعهد میشوید ماهانه 5000 دلار بودجه داشته باشید.
بعد از 3 ماه اجرای این کار، به لطف کمپین PPC فروش را بررسی میکنید و میفهمید که 7000 دلار را بدست آوردهاید. اگر قیمت کالای شما 10 دلار با حاشیه 50٪ باشد، در هر فروش 5 دلار یا سود کل فروش 30،000 دلار سود کسب کردهاید.
برای انجام بازده سرمایه گذاری خود، به سادگی هزینههای بازاریابی خود را از سود حاصل از آن کم کنید. در این مثال، این آسان است.
$15,000 =$15,000 – $30,000
تبریک میگویم، سرمایهگذاری خود را دو برابر کردید!
این مبلغ 2 دلار برای هر 1 دلار هزینه شده یا بازده کل 100٪ سرمایه است.
ROI همچنین برای بررسی این که چقدر عاقلانه در سهام سرمایهگذاری کرده اید استفاده میشود.
اگر تصمیم دارید 1000 سهم از سهام خود را با هر دلار 10 دلار بخرید، سپس یک سال بعد آن را با قیمت 12 دلار به فروش برسانید، به ازای هر 10 دلار خرج شده 12 دلار یا به ازای هر 1 دلار 1.20 دلار درآمد کسب کردهاید. در این حالت، بازگشت سرمایه شما 20٪ است، زیرا شما سرمایهگذاری اولیه خود را بعلاوه 20٪ اضافی پس دادهاید.
شما میتوانید بازده سرمایهگذاری خود را با استفاده از فرمول زیر محاسبه کنید:
((بازده خالص سرمایه گذاری) – (هزینه سرمایهگذاری)) / (هزینه سرمایه گذاری) x 100
بنابراین، 12000 دلار بازگشت سرمایه، منهای 10 هزار دلار هزینه سرمایه گذاری = 2000 دلار.
سپس این را بر هزینه سرمایه گذاری (10،000 دلار) تقسیم کنید و 0.2 بدست میآورید.
در آخر، این را در 100 ضرب کنید و 20٪ به عنوان بازده کلی سرمایه خود بدست خواهید آورد.
جمع بندی
در این مقاله که از سری مقالات آموزش بازاریابی داده محور بود به بازگشت سرمایه یا ROI پرداختیم.
از مطالب بالا دریافتیم که ROI یا بازگشت سرمایه به روشی برای اندازهگیری بازده سرمایه از مبلغی که یک شرکت برای بازاریابی هزینه میکند گفته میشود. از روشهای بهبود بازگشت سرمایه میتوان تجزیه و تحلیل دادههای فروش خود، صحبت با تیم فروش خود، ساده سازی روند فروش، تجزیه و تحلیل محتوای آنلاین خود و… اشاره کرد. برخی از شرکتهای بزرگ دنیا از ROI خوب استفاده میکنند که منجر به بازدهی بالای سرمایه منفی آنها با هدف تسلط بر آگاهی مصرف کننده و سهم بازار میشود.
از مزایای بازگشت سرمایه میتوان به اندازه گیری بهتر سودآوری، دستیابی به تطابق هدف، تجزیه و تحلیل تطبیقی، بازگشت سرمایه به عنوان شاخص سایر اجزای عملکردی اشاره کرد.
فرمول ساده محاسبه بازگشت سرمایه بازاریابی به شکل زیر است:
(رشد فروش – هزینه بازاریابی) / هزینه بازاریابی = ROI بازاریابی
امیدوارم با خواندن این مطالب استفاده کافی را این برده باشید و گامی در جهت افزایش دانش شما برداشته باشیم.
منابع: بیشتر محتوای این مقاله از وبسایتهای meltwater و yourarticlelibrary و nimble گرفته شده است.