
آنچه در این نوشته خواهیم داشت
سوالات مصاحبه طراحی محصول (مبتدی تا حرفهای)
مصاحبه استخدامی طراح محصول فقط آزمونی برای سنجش مهارتهای فنی نیست؛ بلکه فرصتی است تا نشان دهید چگونه فکر میکنید، چطور مشکلات را حل میکنید و چگونه میان نیازهای کاربران، اهداف کسبوکار و محدودیتهای فنی تعادل برقرار میکنید. کارفرمایان میخواهند مطمئن شوند که شما نهتنها ابزارهای طراحی را بهخوبی میشناسید، بلکه میتوانید یک محصول را از مرحله ایدهپردازی تا اجرا هدایت کنید. به همین دلیل، سوالات مصاحبه طراحی محصول اغلب چالشبرانگیز هستند و شما را مجبور میکنند تا درباره رویکردهای طراحی، تصمیمگیریهای گذشته و نحوه مواجهه با چالشهای واقعی صحبت کنید.
تصور کنید در یک مصاحبه از شما میپرسند: “اگر قرار بود تجربه کاربری یک اپلیکیشن بانکی را بهبود دهید، از کجا شروع میکردید؟” یا “چه زمانی متوجه میشوید که طراحی شما شکست خورده است؟” این نوع سوالات، فراتر از دانش تئوری طراحی محصول هستند و نیازمند تفکر سریع و پاسخهای قانعکنندهاند.
اگر میخواهید در چنین مصاحبههایی موفق شوید، باید علاوه بر دانستن سوالات رایج، یک استراتژی موثر برای پاسخ دادن داشته باشید. در این مقاله، مجموعهای از مهمترین سوالات مصاحبه استخدامی طراحان محصول را بررسی میکنیم و نکاتی را ارائه میدهیم که به شما کمک میکنند تا با اعتمادبهنفس بیشتری وارد جلسه مصاحبه شوید و بهترین عملکرد را داشته باشید.
بیشتر بخوانید: “مهارت های ضروری برای یک طراح UX“
دستهبندی سوالات مصاحبه استخدامی طراح محصول
در این محتوا، سوالات مصاحبه را به سه دسته تقسیم کردهایم: سوالات عمومی که برای همه طراحان محصول مطرح میشود، سوالات فنی و مهارتی که بهصورت جداگانه برای طراحان مبتدی و حرفهای بررسی شده است. بیایید با سوالات عمومی شروع کنیم.
سوالات عمومی در مصاحبه طراح محصول
سوالات عمومی معمولاً برای شناخت بهتر طراح محصول، مسیر شغلی، انگیزه و تناسب او با فرهنگ شرکت پرسیده میشود. این سوالات فرصت خوبی است تا ارزشهای طراح محصول برای سازمان مشخص شود و تصویری مثبت از مهارتها و نگرش حرفهای او ارائه شود.
۱. چگونه وارد دنیای طراحی محصول شدید و چه چیزی شما را به این حوزه علاقهمند کرد؟
۲. بزرگترین چالشی که تاکنون در مسیر حرفهای خود داشتهاید چه بوده و چگونه آن را حل کردید؟
۳. به نظر شما مهمترین مهارتهایی که یک طراح محصول باید داشته باشد چیست؟
۴. چه نوع پروژههایی را بیشتر دوست دارید و چرا؟
۵. چرا این شرکت را برای کار انتخاب کردهاید و چه چیزی شما را به آن جذب کرده است؟
۶. چگونه خود را از سایر طراحان محصول متمایز میکنید؟
۷. چه زمانی متوجه میشوید که یک طراحی موفق بوده و چه معیارهایی برای ارزیابی آن دارید؟
مهمترین نکته در پاسخ به سوالات عمومی در مصاحبه شغلی طراح محصول این است که پاسخها شخصیسازی شده باشد. یعنی به جای کلیگویی، از تجربیات واقعی مثال بزنید تا مصاحبهکننده بتواند ارتباط بهتری با شما برقرار کند. همچنین روی مهارتهای مرتبط تأکید کنید. نشان دهید که تواناییهای شما چطور میتوانند به حل چالشهای شرکت کمک کنند.
و نکته دیگر که نباید فراموش کنید این است که به فرهنگ و اهداف شرکت توجه کنید. حتما قبل از مصاحبه، درباره شرکت تحقیق کنید و پاسخهایتان را متناسب با ارزشهای آن تنظیم کنید.
حالا که با سوالات عمومی آشنا شدیم، در بخش بعدی به سوالات فنی و مهارتی میپردازیم که بسته به سطح تجربه، به دو دسته مبتدی و حرفهای تقسیم شدهاند.
سوالات فنی برای طراحان مبتدی
سوال ۱: فرآیند طراحی محصول چگونه است و از کجا شروع میشود؟
پاسخ پیشنهادی:
“فرآیند طراحی محصول معمولاً از تحقیق درباره کاربران و نیازهای آنها شروع میشود. ابتدا، با تحقیقات کاربری سعی میکنیم مشکلات و انتظارات کاربران را بشناسیم. سپس، پرسونای کاربر را تعریف کرده و مسیر کاربر را طراحی میکنیم. در مرحله بعد، ایدهها را در قالب وایرفریم و نمونه اولیه یا پروتوتایپ پیادهسازی کرده و آنها را با گروهی از کاربران تست میکنیم. در نهایت، پس از دریافت بازخورد و انجام اصلاحات، نسخه نهایی را تحویل میدهیم.”
سوال ۲: چگونه نیازهای کاربران را در طراحی خود اعمال میکنید؟
پاسخ پیشنهادی:
“پس از تحقیق کاربری، نیازهای کاربران را در قالب سناریوها و پرسوناهای مختلف مستند میکنم. سپس، این اطلاعات را در مراحل اولیه طراحی مانند وایرفریم و نمونههای اولیه اعمال کرده و با کاربران واقعی تست میکنم تا ببینم آیا طراحی پاسخگوی نیاز آنها هست یا نه.”
سوال ۳: چگونه وایرفریم طراحی میکنید و از چه ابزاری استفاده میکنید؟
پاسخ پیشنهادی:
“برای طراحی وایرفریم، ابتدا ساختار کلی صفحات را بر اساس نیازهای کاربران و اهداف کسبوکار مشخص میکنم. سپس، با استفاده از ابزارهایی مانند Figma یا Adobe XD، طرح اولیه را ایجاد میکنم. این وایرفریمها به تیم محصول و توسعه ارائه میشود تا بازخورد بگیرم و اصلاحات لازم را انجام دهم.”
سوال ۴: چه ابزارهایی را برای طراحی UI/UX میشناسید و از کدام استفاده میکنید؟
پاسخ پیشنهادی:
“برای طراحی UI/UX، از ابزارهای مختلفی بسته به نیاز پروژه استفاده میکنم. ابزارهای اصلی که با آنها کار کردهام شامل Figma، Adobe XD و Sketch هستند. برای طراحی وایرفریم و نمونه اولیه، معمولاً از فیگما استفاده میکنم، چون قابلیت همکاری تیمی خوبی دارد. همچنین، برای ایجاد پروتوتایپ تعاملی، از InVision یا قابلیتهای داخلی فیگما بهره میبرم. علاوه بر این، برای تست و تحلیل رفتار کاربران، از ابزارهایی مثل Hotjar و گوگل آنالتیکس استفاده کردهام.”
نکته کلیدی: اگر هنوز در حال یادگیری برخی از این ابزارها هستید، میتوانید اشاره کنید که در حال تمرین با آنها هستید، اما حتماً ابزارهایی را نام ببرید که تجربه کار با آنها را دارید.
بیشتر بخوانید: “۱۳ ابزار مفید و کاربردی در طراحی UI و UX“
سوال ۵: طراحی واکنشگرا چیست و چرا مهم است؟
پاسخ پیشنهادی:
“طراحی واکنشگرا به معنای طراحی رابط کاربریای است که در دستگاههای مختلف (موبایل، تبلت و دسکتاپ) بهدرستی نمایش داده شود. این کار معمولاً با استفاده از Grid Systems، Flexbox و Media Queries در CSS انجام میشود. طراحی واکنشگرا مهم است زیرا امروزه کاربران از دستگاههای متنوعی برای دسترسی به وبسایتها و اپلیکیشنها استفاده میکنند و تجربه کاربری خوب در همه این دستگاهها، باعث افزایش تعامل و رضایت کاربران میشود.”
سوال ۶: یک تجربه کاربری بد که با آن مواجه شدهاید را توضیح دهید و بگویید چگونه میتوان آن را بهبود داد؟
پاسخ پیشنهادی:
“یک تجربه کاربری بد که با آن مواجه شدم، یک فرم ثبتنام پیچیده و طولانی در یک وبسایت بود. کاربران باید اطلاعات زیادی را پر میکردند و اگر یک فیلد را اشتباه وارد میکردند، تمام اطلاعات از بین میرفت و باید از اول شروع میکردند. برای بهبود این تجربه، میتوانستیم فیلدهای غیرضروری را حذف کنیم، فرم را به چند مرحله تقسیم کنیم، پیامهای خطا را واضحتر نمایش دهیم و امکان ذخیره خودکار اطلاعات را اضافه کنیم تا کاربر مجبور نباشد دوباره از اول فرم را پر کند.”
نکته کلیدی: حتماً یک مثال واقعی ارائه دهید و سپس راهحلهای عملی پیشنهاد کنید تا نشان دهید که میتوانید مشکلات طراحی را تحلیل و حل کنید.
سوال ۷: تفاوت بین UX و UI چیست؟
پاسخ پیشنهادی:
“UX (تجربه کاربری) به نحوه تعامل و احساس کاربر هنگام استفاده از یک محصول مربوط میشود، در حالی که UI (رابط کاربری) به ظاهر بصری و عناصر گرافیکی آن اشاره دارد. بهعبارت دیگر، UX مربوط به عملکرد و کاربردپذیری است و UI به زیبایی و طراحی بصری. برای مثال، اگر یک اپلیکیشن سفارش غذا طراحی کنیم، UX شامل فرآیند ساده ثبت سفارش و تجربه روان کاربر خواهد بود، در حالی که UI شامل رنگها، دکمهها و تایپوگرافی جذاب آن است.”
نکته کلیدی: این سوال یکی از رایجترین سوالات مصاحبه است، پس بهتر است پاسخ شما ساده، واضح و همراه با مثال باشد.
سوال ۸: اگر در یک پروژه با بازخوردهای متفاوتی از تیم توسعه، مدیر محصول و کاربران مواجه شوید، چگونه تصمیم میگیرید؟
پاسخ پیشنهادی:
“ابتدا تمام بازخوردها را مستند و دستهبندی میکنم. سپس، بازخوردهایی که تأثیر بیشتری بر تجربه کاربری و اهداف محصول دارند را اولویتبندی میکنم. برای حل تعارضها، با اعضای تیم جلسه میگذارم و تلاش میکنم تا به یک راهحل مشترک برسیم. اگر نیاز باشد، از دادههای تست کاربری یا تحلیل رقبا برای دفاع از تصمیم خود استفاده میکنم.”
سوال ۹: در یک پروژه بزرگ چگونه با افراد غیر طراح تعامل میکنید؟
پاسخ پیشنهادی:
“تلاش میکنم زبان طراحی را به شکلی ساده و شفاف برای آنها توضیح دهم و از ابزارهایی مانند وایرفریم، نمونههای تعاملی و مستندات UX برای برقراری ارتباط استفاده کنم. همچنین، بازخوردهای آنها را دریافت کرده و در طراحی لحاظ میکنم تا محصولی بسازیم که نیازهای کاربران و اهداف تجاری را برآورده کند.”
سوال ۱۰: اگر طراحی شما توسط مدیر محصول یا تیم رد شود، چه واکنشی نشان میدهید؟
پاسخ پیشنهادی:
“ابتدا از مدیر محصول یا تیم درخواست میکنم دلیل رد شدن طراحی را توضیح دهند. سپس، تلاش میکنم تا درک بهتری از نیازهای تجاری و محدودیتها پیدا کنم. اگر متوجه شوم که نیاز به تغییر طراحی وجود دارد، آن را اصلاح میکنم. اما اگر معتقد باشم که طراحی پیشنهادی من مزایای مهمی دارد، سعی میکنم با دادهها و مستندات از تصمیم خود دفاع کنم و پیشنهادات جایگزین ارائه دهم.”
سوالات فنی برای طراحان حرفهای
برای طراحان محصول با تجربه، سوالات فنی پیچیدهتر شده و بیشتر روی مهارتهای استراتژیک، تفکر طراحی، بهینهسازی فرآیندها و تأثیرگذاری بر کسبوکار تمرکز میشود.
سوال ۱: چگونه تصمیم میگیرید که یک ویژگی جدید را به محصول اضافه کنید یا نه؟
پاسخ پیشنهادی:
“تصمیمگیری درباره افزودن یک ویژگی جدید، ترکیبی از تحلیل داده، نیازهای کاربران و اهداف کسبوکار است. ابتدا دادههای کاربران (مانند نظرات، مصاحبهها، تستهای کاربردپذیری و تحلیل رفتار کاربران در ابزارهایی مثل هاتجر یا گوگل آنالیتیکس) را بررسی میکنم. سپس، این دادهها را با اهداف شرکت همسو میکنم تا مطمئن شوم این ویژگی ارزش افزودهای ایجاد میکند. همچنین، تأثیر این تغییر بر تجربه کاربری و پیچیدگی محصول را ارزیابی میکنم. در نهایت، بر اساس اولویتبندی و منابع موجود، تصمیم میگیریم که آیا این ویژگی ارزش توسعه دارد یا خیر.”
سوال ۲: چگونه یک مشکل طراحی را با دادههای واقعی توجیه میکنید؟
پاسخ پیشنهادی:
“برای توجیه یک مشکل طراحی، از ترکیبی از دادههای کمی و کیفی استفاده میکنم. ابتدا، دادههای تحلیلی (مانند نرخ پرش، زمان ماندن کاربران و نرخ تبدیل) را در ابزارهایی مانند گوگل آنالتیکس یا Mixpanel بررسی میکنم. سپس، برای درک علت مشکل، از روشهای کیفی مثل مصاحبه کاربری، تست A/B و تست کاربردپذیری استفاده میکنم. ترکیب این دادهها به من کمک میکند که به تیم محصول و ذینفعان نشان دهم چرا این مشکل اهمیت دارد و چگونه میتوان آن را حل کرد.”
سوال ۳: چگونه عملکرد یک طراحی را بعد از اجرا ارزیابی میکنید؟
پاسخ پیشنهادی:
“برای ارزیابی عملکرد طراحی، ابتدا معیارهای کلیدی موفقیت (KPI) را تعریف میکنم. این معیارها بسته به نوع محصول میتوانند شامل نرخ تبدیل، مدت زمان ماندن کاربر، نرخ تعامل و میزان کلیکها باشند. سپس، با استفاده از ابزارهایی مانند گوگل آنالتیکس، Heap یا Amplitude، دادهها را ردیابی و تحلیل میکنم. همچنین، بازخوردهای کیفی از کاربران را از طریق نظرسنجیها و تستهای کاربردپذیری جمعآوری میکنم تا مطمئن شوم طراحی انجامشده تأثیر مثبتی داشته است. در صورت نیاز، A/B تست انجام میدهم تا ببینم کدام نسخه بهتر عمل میکند.”
سوال ۴: در یک پروژه واقعی، چگونه با تیم توسعه همکاری میکنید؟
پاسخ پیشنهادی:
“همکاری با تیم توسعه نیازمند ارتباط مؤثر و مستندسازی دقیق است. ابتدا، در جلسات اولیه با توسعهدهندگان درباره محدودیتهای فنی و نیازهای طراحی بحث میکنم. سپس، مستندات دقیق شامل کامپوننتهای UI، حالات مختلف صفحات و راهنمای تعاملات را در ابزاری مانند فیگما ارائه میدهم. همچنین، در طول فرآیند توسعه، از ابزارهای مدیریت پروژه مانند Trello برای پیگیری پیشرفت و حل مشکلات استفاده میکنم. پس از پیادهسازی، با همکاری تیم توسعه، تستهای نهایی را انجام داده و مشکلات احتمالی را برطرف میکنیم.”
سوال ۵: چگونه در طراحی خود تعادل بین نیازهای کاربر و اهداف کسبوکار را برقرار میکنید؟
پاسخ پیشنهادی:
“برقراری تعادل بین نیازهای کاربر و اهداف کسبوکار یکی از چالشهای اصلی طراحی محصول است. برای این کار، ابتدا نیازهای کاربران را از طریق تحقیقات کاربری و تستهای کاربردپذیری شناسایی میکنم. سپس، این دادهها را با معیارهای کسبوکار (مانند افزایش نرخ تبدیل، کاهش هزینههای پشتیبانی و افزایش تعامل کاربران) مقایسه میکنم. در بسیاری از موارد، میتوان با طراحیهای هوشمندانه به هر دو هدف رسید. مثلاً، سادهسازی فرآیند خرید در یک فروشگاه اینترنتی هم تجربه کاربری را بهبود میبخشد و هم نرخ فروش را افزایش میدهد.”
سوال ۶: چگونه یک فرآیند طراحی استاندارد را در یک تیم ایجاد و بهینهسازی میکنید؟
پاسخ پیشنهادی:
“ابتدا وضعیت فعلی فرآیند طراحی را تحلیل میکنم تا ببینم چه چالشهایی در مسیر وجود دارد. سپس، استانداردهایی مانند دیزاین سیستم را پیادهسازی میکنم تا کار تیمی بهینهتر شود. همچنین، جلسات همفکری و بازبینی طراحی را بهصورت منظم برگزار میکنم تا مطمئن شوم تیم در مسیر درستی قرار دارد. ابزارهایی مانند Figma، Notion و Trello را برای هماهنگی و مستندسازی استفاده میکنم.”
سوال ۷: چگونه تصمیم میگیرید که یک طراحی را بازطراحی کنید یا نه؟
پاسخ پیشنهادی:
“تصمیم به بازطراحی باید مبتنی بر داده و نیاز واقعی کاربران باشد. اگر مشکلاتی مانند کاهش تعامل کاربران، افزایش نرخ خروج یا بازخوردهای منفی مکرر وجود داشته باشد، با تحلیل دادهها و تستهای کاربردپذیری تصمیم میگیرم که آیا بازطراحی لازم است یا میتوان با بهینهسازی بخشهای کوچک مشکل را حل کرد. همچنین، تأثیر بازطراحی بر کسبوکار را بررسی میکنم تا مطمئن شوم که هزینه و زمان صرفشده ارزش دارد.”
سوال ۸: چگونه تضاد میان نیازهای کاربر و محدودیتهای فنی را مدیریت میکنید؟
پاسخ پیشنهادی:
“برای حل این تضاد، ابتدا نیازهای کاربر را با دادههای واقعی مستند میکنم و سپس با تیم فنی در مورد محدودیتها گفتوگو میکنم. معمولاً میتوان با تغییراتی در طراحی یا یافتن راهحلهای جایگزین، به تعادل میان تجربه کاربری و قابلیت پیادهسازی رسید. همکاری نزدیک با تیم توسعه و اولویتبندی نیازها به ما کمک میکند تا بهترین راهحل ممکن را پیدا کنیم.”
سوال ۹: در شرایطی که باید بین سرعت تحویل و کیفیت طراحی یکی را انتخاب کنید، چه تصمیمی میگیرید؟
پاسخ پیشنهادی:
“بستگی به پروژه دارد. اگر پروژه نیاز به تحویل سریع دارد، تلاش میکنم طراحی را حداکثر تا سطحی که تجربه کاربری را حفظ کند ساده کنم و بعداً در مراحل بعدی بهبود دهم. اما اگر کیفیت طراحی بر موفقیت محصول تأثیر مستقیم دارد، سعی میکنم با مذاکره زمان بیشتری بگیرم تا محصولی با کیفیت ارائه شود. همیشه بین کیفیت و سرعت یک تعادل منطقی ایجاد میکنم.”
سوال ۱۰: چگونه یک تصمیم طراحی را به سهامداران که دانش فنی ندارند، ارائه میدهید؟
پاسخ پیشنهادی:
“هنگام ارائه یک تصمیم طراحی به سهامداران، از زبان ساده و شفاف استفاده میکنم و توضیح میدهم که این تصمیم چگونه بر کاربران و کسبوکار تأثیر میگذارد. برای این کار، از مثالهای بصری، نمونههای تعاملی و دادههای واقعی استفاده میکنم. همچنین، بازخورد آنها را دریافت کرده و سعی میکنم نگرانیهایشان را در طراحی لحاظ کنم.”
تحقیق، بخش جداییناپذیر از فرآیند طراحی محصول است. بدون شناخت عمیق کاربران و نیازهایشان، طراحی مؤثری نخواهید داشت. پیشنهاد میکنیم مقاله “راهنمای جامع تحقیق کاربر (UX Research)” را مطالعه کنید تا با روشهای تحقیق کاربری و تحلیل دادهها بیشتر آشنا شوید.
نکات طلایی برای موفقیت در مصاحبه طراحان محصول
با شرکت آشنا شوید: یکی از بزرگترین اشتباهات متقاضیان این است که بدون تحقیق درباره شرکت و محصولاتی که طراحی میکند، وارد مصاحبه میشوند. تصور کنید در جلسهای نشستهاید و مصاحبهکننده از شما میپرسد: “نظر شما درباره تجربه کاربری محصول ما چیست؟” اگر پاسختان چیزی شبیه به “راستش هنوز تستش نکردم!” باشد، احتمالاً فرصت خوبی را از دست خواهید داد. چند روز قبل از مصاحبه، سایت، اپلیکیشن یا سرویسهای شرکت را بررسی کنید، مشکلات احتمالی را یادداشت کنید و پیشنهادهای بهبودی داشته باشید. این کار نشان میدهد که شما یک فرد متعهد و تحلیلگر هستید.
نمونه کارهای خود را حرفهای ارائه دهید: یکی از مهمترین بخشهای مصاحبه، بررسی نمونه کارها (Portfolio) است. اما بسیاری از طراحان فقط یک سری تصاویر از پروژههای خود نشان میدهند، بدون اینکه فرآیند طراحی را توضیح دهند. فرض کنید دو طراح به یک مصاحبه میروند: یکی فقط فایلهای نهایی را نشان میدهد، اما دیگری توضیح میدهد که چطور از تحقیق کاربر شروع کرده، چه چالشهایی داشته، چه گزینههایی را بررسی کرده و چرا به این نتیجه رسیده است. مشخص است که نفر دوم تأثیر بسیار بیشتری خواهد گذاشت. هنگام ارائه نمونه کار، به فرآیند، چالشها و تصمیمات طراحی خود اشاره کنید، نه فقط نتیجه نهایی.
سوال بپرسید، اما هوشمندانه: بسیاری از متقاضیان فکر میکنند که فقط باید به سوالات پاسخ دهند، درحالیکه مصاحبه یک مکالمه دوطرفه است. نپرسیدن سوال یعنی شما علاقهای به کار در آن مجموعه ندارید! اما دقت کنید که سوالات مفید و مرتبط بپرسید. مثلاً به جای اینکه بپرسید “ساعات کاری چطور است؟” که خیلی کلیشهای است، بپرسید: “فرآیند همکاری بین طراحان، توسعهدهندگان و مدیر محصول چگونه است؟” یا “بزرگترین چالش طراحی که تیم شما اخیراً با آن مواجه شده چه بوده است؟” این نوع سوالات نشان میدهد که شما به تیم و فرهنگ کاری شرکت اهمیت میدهید.
اشتباهاتی که نباید مرتکب شوید
حفظ کردن پاسخهای کلیشهای: اگر مصاحبهکننده حس کند که پاسخهای شما مصنوعی یا از قبل حفظشده است، تأثیر مثبتی نخواهد داشت. سعی کنید با مثالهای واقعی و داستانسرایی پاسخ دهید.
بیتوجهی به زبان بدن: تماس چشمی، لحن صدا و زبان بدن شما به اندازه پاسخهایتان مهم است. یک طراح محصول باید بتواند ایدههای خود را بهخوبی منتقل کند، بنابراین اعتمادبهنفس و تعامل مثبت را فراموش نکنید.
انتقاد مستقیم از کارفرمایان قبلی: اگر در پاسخ به سوالی مثل “چرا از شرکت قبلی خارج شدید؟” شروع به انتقاد و شکایت کنید، این پیام را میرساند که ممکن است در آینده درباره این شرکت هم همین کار را انجام دهید. به جای آن، روی دلایل مثبت مثل جستجوی فرصتهای جدید و رشد شخصی تمرکز کنید.
با رعایت این نکات، نهتنها شانس بیشتری برای قبولی در مصاحبه خواهید داشت، بلکه تصویری حرفهای و تأثیرگذار از خود به جا میگذارید.
جمعبندی
مصاحبه استخدامی طراح محصول فرصتی برای نشان دادن مهارتها، تجربه و طرز فکر شماست. با آمادگی کافی، ارائهی دقیق نمونه کارها و پاسخهای هوشمندانه میتوانید تأثیر مثبتی بر مصاحبهکنندگان بگذارید. از اشتباهات رایج دوری کنید، سوالات مناسبی بپرسید و با اعتمادبهنفس تعامل کنید تا شانس موفقیت خود را افزایش دهید.
اگر میخواهید مهارتهای خود را در زمینه طراحی محصول تقویت کنید و برای ورود به بازار کار آماده شوید، دوره آموزش طراحی محصول آکادمی آمانج یک مسیر حرفهای و کاربردی را برای شما فراهم کرده است. در این دوره، علاوه بر یادگیری مفاهیم طراحی، تجربه کار روی پروژههای واقعی را خواهید داشت.
دوره غیرحضوری کاربـردی و عملی طراحـی تجربـه کاربـر (UX Design)
آموزش طراحی تجربه کاربر برای ورود به بازار کار
اگر بخواهیم تجربه ی کاربری را تعریف کنیم باید این طور بگوییم که: بهبود میزان رضایت کاربر با استفاده از افزایش کاربردپذیری و ایجاد رضایت در تعاملات بین کاربر ومحصول را تجربهی کاربری می گویند.
به زبان ساده تر، تجربه کاربری مناسب دقیقا همان عاملی است که باعث می شود مشتری تصمیم بگیرد که آیا دوباره به وب سایت شما بازگردد یا خیر، و همچنین تعیین میکند که شما در ذهن مشتری به فراموشی سپرده میشوید یا ماندگار; تجربهی کاربری خوب در هنگام تعامل با سایت شما به مشتری حس لذت بخشی را القا میکند، این حس هم میتواند از طریق مرتب بودن، با کیفیت بودن و سرعت مناسب فرایندهایی که قرار است مشتری برای رسیدن به یک هدف خاص طی کند باشد و هم موارد دیگر از قبیل مکان مناسب قرار گرفتن المانها و...
ادامه...