فرض کنید که صاحب یک شرکت هستید که چند سالی است در یک حوزه خاص فعالیت دارید، از همان ابتدای شروع به کار شرکت لوگوی خود را طراحی کردهاید و برند خود را به عموم مردم معرفی کردهاید.
حال زمان زیادی از شروع فعالیت شما میگذرد و شرکتهای بسیاری در حیطه کاری شما وارد عرصه شدهاند و به رقبای قوی برای شما تبدیل شدهاند. اگر شما مانند قبل به به فعالیت خود ادامه دهید و به فکر تغییر استراتژی خود در بازار نباشید از دور رقابت خارج خواهید شد.
یکی از راههای جذب مشتری و به دست گرفتن بازار ریبرندینگ یا بازسازی نام تجاری است.
باید تغییراتی در استراتژی خود (مانند: چشم انداز، ماموریت و ارزشهای خود) ایجاد کنید و از طریق بازسازی برند خود آنها را به مشتری القا کنید.
بازسازی برند می تواند تغییر کلی برند و یا تغییرات جزئی مانند تغییر رنگ یا اضافه و کم کردن بخشی از تصویر باشد.
در ادامه با برندسازی، بازسازی برند و تمام نکات مربوز به بازسازی نام تجاری آشنا خواهید شد:
آنچه در این نوشته خواهیم داشت
برندسازی چیست؟
برند سازی فرآیندی استراتژیک و خلاقانه است که به مشتریان بالقوه میگوید شرکت شما در چه حوزهای قرار دارد، شما کی هستید، به چه چیزی اهمیت می دهید، چرا آنها باید با شما کار کنند و انتظارات شما از آنها چیست، پس از ایجاد مشاغل یا ایجاد اولین محصول خود، ایجاد هویت تجاری باید اولویت اول شما باشد.
برندسازی همه چیز را در مورد آنچه شما انجام میدهید و نحوه انجام آن شفاف میکند و آن را به ذاتی بیادماندنی و منحصر به فرد تبدیل میکند که مردم از آن یاد میکنند و به طور مداوم با شرکت شما ارتباط برقرار میکنند. به طاقهای طلایی مکدونالد یا حلقههای چند رنگ روی نشانهای المپیک فکر کنید. حتی یک نماد یا تصویر ساده میتواند ارتباطات معناداری را به گوش جهانیان برساند.
نام تجاری شما راهی است که جهان خارج از شرکت شما درک میکند.
نام تجاری شما فرآیند طراحی و ساخت یک برند بینظیر و بهیادماندنی است.
هویت نام تجاری شما مجموعهای از عناصر خلاقانه است که در فرآیند برندسازی نقش دارند(مانند وبسایت، رسانههای اجتماعی و آرم شما) پیام، ارزشها و هدف شما را پخش میکند.
با پرسیدن این سوالات از خود شروع به تعریف مارک خود کنید:
شما به عنوان یک شرکت کی هستید؟ چه چیزی شما را از برندهای دیگر منحصر به فرد می کند؟
بیانیه ماموریت برند شما چیست؟ چه چیزی به آن هدف میبخشد؟ ارزشهای شما چیست؟ مشتری ایده آل شما کیست؟ شناخت دقیق اینکه کی هستید اولین قدم در ایجاد یک مارک تجاری معنی دار است.
ریبرندینگ (Rebranding) چیست؟
بازسازی برند یا ریبرندینگ فرآیند تغییر ظاهر و احساس برای یک شرکت یا محصول است. تغییر برند زمانی اتفاق میافتد که یک شرکت آرم، شعار، چشم انداز، مأموریت، ارزشها، نام، مخاطبان هدف یا بازار خود را تغییر دهد تا هویت نام تجاری جدیدی را در ذهن رهبران، مشتریان، رقبا و شرکا ایجاد کند. این به مارکها کمک میکند تا مخاطبان جدید جذب کنند، مرتبط بمانند، در میان رقبا برجسته شوند و آگاهی از برند را ارتقا دهند.
با این حال، اگر این کار به درستی انجام نشود، میتواند برای شرکت فاجعهبار باشد.
یک فرآیند تغییر نام تجاری که اشتباه انجام شود ممکن است ارتباط یک شرکت با مشتریان وفادار آن را قطع کند. در واقع، حتی میتواند معنای کل مارک تجاری خود را از بین ببرد.
چه زمانی تغییر نام تجاری ضروری است؟
شرایط مختلفی وجود دارد که بازسازی برند را به گزینهای برای بهبود عملکرد برند تبدیل میکند. در اینجا متداول ترین موارد ذکر شده است:
برای تغییر ادراک: همانطور که همه ما میدانیم، برند آن چیزی نیست که صاحب آن میگوید بلکه همان چیزی است که مصرف کنندگان میگویند. بعضی اوقات، مارک تجاری به روشی که مالک میخواهد درک نمیشود. در این حالت، ریبرندینگ (Rebranding) برای ایجاد تغییر در درک نام تجاری لازم است.
آرم به نظر تاریخ می رسد: اگر یک آرم سالها پیش برای پیروی از روند خاصی طراحی شده باشد، اکنون ممکن است با ظاهر قدیمی خود، مصرفکنندگان و کارمندان بالقوه را از خود دور کند. اگر نام تجاری شما یک محصول پرنعمت محور باشد، این ممکن است عمدی و برندساز باشد. اگر اینگونه نباشد، سهم بازار برند شما آسیب خواهد دید.
ارتباطات فرهنگی منفی: غالباً، وقتی علامت تجاری جهانی میشود، متوجه میشود که نام، رنگ یا سایر جنبههای آن با منفی یا نامناسب بودن در کشورها یا فرهنگها در هنگام وقوع گسترش ارتباط دارد. در این صورت، باید تغییراتی ایجاد شود تا نام تجاری در بازار جدید پذیرفته شود.
تغییر خط تولید: هنگامی که محصولات اضافه میشوند، حذف میشوند یا تغییر میکنند، ممکن است نام یا ظاهر مارک دیگر نمایانگر آن دسته از محصولات جدید نباشد.
دشواری های رقابتی: هنگامی که رقبا با سهم بازار و سهم ذهنی خود پیش میروند، ممکن است یک برند نیاز به تمایز بیشتر خود از آن رقابت را داشته باشد تا بتواند جایگاه از دست رفته خود را بدست آورد. این مساله برابر با نام تجاری مجدد با هدف جذب (یا جذب مجدد) بخش بیشتری از مخاطبان هدف است.
آگاهی اجتماعی: برندها معمولاً از طرف مصرفکنندگان، جوامع، سازمانهای دولتی یا بازارها تحت فشار قرار میگیرند تا از لحاظ اجتماعی و محیط زیست آگاهی بیشتری کسب کنند. پس از ایجاد تغییرات مناسب، آنها گاهی متوجه میشوند که نام تجاری آنها دیگر نمایانگر شرکت سبزتر یا آگاه اجتماعی نیست. و بنابراین، بازسازی برند مناسب است.
اشتباهات در مارک تجاری اصلی: شاید یک برند بدون تحقیقات مناسب مخاطبان هدف ساخته شده باشد. یا شاید روی مخاطب اشتباه متمرکز شده باشد. به هر دلیلی مهم نیست، بعضی اوقات مارکها فقط نمایانگر نیازهای مشتریان ایده آل خود نیستند. در این حالت، بازسازی برند، با تحقیقات گسترده و توجه به مشکلات و نیازهای مشتری ایده آل، باید تصویب شود.
تغییر نیازهای مشتری: مردم تغییر میکنند و مشکلات، درد و نیازهای آنها نیز تغییر می کند. وقتی این اتفاق میافتد (معمولاً به دلیل تغییر فرهنگ، فناوری یا سبک زندگی در یک گروه متمرکز است)، ممکن است برای دستیابی به آن افراد، به طور معنیدار، ریبرندینگ لازم باشد.
تغییر در کانون توجه: وقتی بازارها برندها را مجبور به تغییر پیشنهادات یا مخاطبانشان میکنند، برندهای آنها برای ادامه رقابت باید از این الگو پیروی کنند. به عنوان مثال، یک تولید کننده رایانه ممکن است متوجه شود که مصرفکنندگان بالغتری از رایانه استفاده میکنند یا یک آرایشگاه ناخن ممکن است علاقهمند شود مردان بیشتری به مانیکور و پدیکور علاقهمند شوند. حال به هر دلیلی یک شیفت باید با تغییر نام تجاری ارائه شود.
ورشکستگی: برخی از اشکال بازسازی مالی از بازسازی برند بهرهمند می شوند (یا نیاز به آن دارند).
تخلفات گذشته: برای مثال، اگر نام تجاری به دلیل خدمات نامناسب به مشتری، محصولات بیکیفیت یا تحویل دیرتر از موعد نیاز به بهبود شهرت خود دارد، ممکن است مارک تجاری جدید را در نظر بگیرد. این برای کسانی که با نام تجاری آشنا هستند و برای کسانی که تاکنون با آن آشنا نیستند “شروع تازه، نام تجاری تازه” خواهد بود.
بازاریابی بالا: هرگاه کالای سودمند در بازار لوکس مفیدتر شناخته شود یا هر مارکی برای جلب نظر مخاطبان با بصیرت بالاتر (با قیمت بالاتر) ارتقا یابد، در این صورت برای صحبت با این بازار جدید نیاز به نام تجاری جدید است. عکس این قضیه نیز اعمال میشود( وقتی کالای لوکس برای مخاطبان گسترده تر در دسترس (و مقرون به صرفه) قرار بگیرد).
شرایط اضطراری پیش بینی نشده: از آنجا که جهان پر از عدم اطمینان است، همیشه تهدیدی برای موقعیتهای پیشبینی نشده مانند ورشکستگی، مشکلات قانونی، شهرت بد و غیره وجود دارد که هیچ برندی نمیتواند از قبل برنامه ریزی کند. ریبرندینگ میتواند تقریباً به هر برند کمک کند تا نوسانات را برطرف کرده و متناسب با شرایط موجود سازگار شود. اگر برند به دلیل یک اتفاق پیشبینی نشده سقوط سختی داشته باشد، نام تجاری بلند مدت میتواند ناجی آن باشد.
انواع بازسازی برند
بازسازی برند جزئی و کل مارک تجاری
قبل از شروع، باید تعیین کنید که به کدام نوع استراتژی ریبرندینگ نیاز دارید.
ریبرندینگ جزئی
این استراتژی هنگامی مورد استفاده قرار میگیرد که تصمیم بگیرید چیز جدیدی را بدون تغییر کامل در برند فعلی خود اضافه کنید. تازه سازی هنگامی ضروری است که آرم و تصویر شرکت شما منسوخ شده باشد یا در اهداف تجاری شما اندکی تغییر ایجاد شده باشد.در اینجا میتوانید تازههای آرم اپل را از سال 1976 تا امروز مشاهده کنید.
تغییر کل برند تجاری
این گزینه زمانی استفاده میشود که شرکت شما تغییر اساسی مانند ادغام، تغییر در رهبری، تعمیرات اساسی محصولات و غیره داشته باشد. در نتیجه، نام تجاری شما باید به همراه مأموریت، چشم انداز و ارزشهای تجاری خود، تغییراتی در هویت برند ایجاد کند. در اینجا یک تغییر کامل ایجاد میشود.
خواندن مقاله 6 استراتژی برندسازی کسب و کارهای کوچک شما را با نحوه برندسازی آشنا می کند.
نحوه بازسازی برند یک شرکت
مخاطب و بازار هدف خود را دوباره تعریف کنید
در چشم انداز، مأموریت و ارزشهای خود تجدید نظر کنید
در نام شرکت خود تجدید نظر کنید
شعار برند خود را اصلاح کنید
هویت نام تجاری خود را دوباره تثبیت کنید
هنگامی که تصمیم گرفتید که آیا به یک استراتژی تغییر نام تجاری جزئی یا کل نیاز دارید، مراحل زیر را برای پیاده سازی این استراتژی در کسب و کار خود با دقت بررسی کنید.
1. مخاطب و بازار هدف خود را دوباره تعریف کنید
برای درک مخاطب هدف خود، اینکه رقبا چه کاری انجام میدهند، چه چیزی در مورد برند شما منحصر به فرد است و تفاوت آن با سایر شرکت های همان صنعت، تحقیقاتی را انجام دهید.
تحقیقات عمیق شامل گروههای متمرکز و تجزیه و تحلیل دادهها، به شما امکان میدهد تا متوجه شوید مشتریان و رقبا با ایده شما مطابقت دارند یا خیر. خریداران واقعی و ترجیحات آنها را شناسایی کنید. این دادهها را با بازار هدف و مخاطبان اولیه خود مقایسه کنید تا به برخی از تفاوتها پی ببرید. به محض این که موفق به تعریف بازار و مخاطبان واقعی خود شوید، میتوانید استراتژی خود را ادامه دهید.
2. در چشم انداز، مأموریت و ارزشهای خود تجدید نظر کنید
هر شرکت سه عنصر اصلی دارد که باید آنها را ارزیابی کنید: مأموریت، چشم انداز و ارزشها. هر یک از آنها را تجزیه و تحلیل کنید تا بفهمید چه اشتباهی رخ داده است.
چشم انداز. چشم انداز به برند شما جهت میدهد و اقداماتی را که شرکت شما باید انجام دهد تعریف میکند. با گذشت زمان، ممکن است چشم انداز کسب و کار شما تغییر کند و این کاملاً طبیعی است. با این حال، برای اطمینان از اینکه کارکنان شما در مسیر درست حرکت می کنند و بر این اساس تصمیم می گیرند ، لازم است که چشم انداز خود را دوباره تعریف کنید.
ماموریت: این هدف شرکت شما را مشخص میکند. ماموریت شما مصرف کنندگان اصلی شما، محصولاتی که تولید میکنید و موقعیت مکانی شما را توصیف میکند. این نقشه راه تجارت شما است. با تغییر ماموریت، پیام رسانی شما نیز به تغییر نیاز دارد.
ارزشها. ارزشهای شرکت شما توضیح میدهد که چرا شما در جهت رسیدن به چشم انداز خود تلاش میکنید و چرا به مأموریت خود متعهد هستید. با تکامل برندها، آنها ممکن است ارزشهای قدیمی خود را تغییر دهند. بنابراین شما باید ارزشهای جدید خود را منعکس کنید تا تمرکز اصلی خود را نشان دهید.
به یاد داشته باشید، اگر اجزای ذکر شده در بالا تغییر کنند، نحوه برقراری ارتباط آنها با مخاطبان خود نیز نیاز به تغییراتی دارد. زبانی که شما استفاده میکنید، لحن و صدا باید با پیامی که میخواهید منتقل کنید مطابقت داشته باشد.
3. در نام شرکت خود را تجدید نظر کنید
البته، تغییر نام یک شرکت یک گام جدی است زیرا می تواند برای شناخت برند شما و ترافیک ارگانیک آن هزینه داشته باشد.. با این حال، اگر به طور جدی به تغییر نام برند خود فکر میکنید، مطمئن شوید که پس از تغییر برند، برنامه بهبودی دارید.
اطمینان حاصل کنید که نام تجاری جدید شما پیام شما را منتقل میکند، هجی آسان و گیرایی دارد. نام مناسب همچنین از اهداف و رشد تجاری شما پشتیبانی میکند.
4. شعار برند خود را اصلاح کنید
هدف شما در اینجا ایجاد شعاری است که مأموریت و چشم انداز شرکت شما را اعلام کند و همچنین به یاد ماندنی باشد. با دقت در نظر بگیرید که هدف مارک تجاری شما را برجسته میکند.
مطمئناً، مشتریان شعارهای جذاب برندهای معروف مانند “فقط این کار را انجام دهید” از Nike ، “I’m Lovin ‘It” از مک دونالد، یا “Because You’re Worth It” را از L’Oreal به خاطر می آورند. برای ایجاد یک شعار عالی، ارائه دستورالعملها، ادعا کردن، استعاره گرفتن یا استفاده از زبان شاعرانه را در نظر بگیرید.
5. هویت نام تجاری خود را دوباره تثبیت کنید
موارد مختلفی وجود دارد که شما ممکن است در مورد هویت برند شرکت خود تغییر دهید مانند آرم، اشکال، تصاویر، رنگها یا دستورالعملها. در اینجا چندین تغییر مورد نیاز شما وجود دارد.
آرم خود را تغییر دهید
اگر برخی تغییرات داخلی در شرکت خود داشتهاید و می خواهید آنها را به نمایش بگذارید، یک آرم جدید را در نظر بگیرید. برای انجام صحیح تازه کردن آرم قدیمی خود، از این اصول استفاده کنید:
با ایجاد یک آرم ساده اعتماد به نفس خود را نشان دهید.
یک آرم ایجاد کنید که برجسته باشد
از اشکال و سبکهای جهانی متناسب با کانالهای ارتباطی خود استفاده کنید.
اطمینان حاصل کنید که آرم جدید شما از ماموریت، چشم انداز و ارزشهای شما در طولانی مدت پشتیبانی میکند.
سعی کنید از قسمتهایی از آرم قدیمی خود برای کمک به مشتریان در شناسایی نام تجاری خود استفاده کنید.
از رنگهای مختلف استفاده کنید
طبق مطالعه مریلند، رنگ ها 80٪ شناخت برند را بالا میبرند. بنابراین، رنگ بر مشتریان و برند شما تأثیر می گذارد.
با دیدی تازه به رنگ شرکت خود نگاه کنید تا تصمیم بگیرید که آیا با تصویر برند شما مطابقت دارد یا خیر. علاوه بر این، امروزه بررسی چگونگی نمایش پالت رنگ روی صفحه و چاپ ضروری است. اطمینان حاصل کنید که در مواد برند مختلف به یک شکل است.
در شکلها و تصاویر خود تجدید نظر کنید
هنگامی که تصمیم گرفتید عناصر بصری برند خود را تغییر دهید، به فکر تغییر شکل و تصاویر باشید تا همه چیز منسجم باشد. همچنین مطمئن شوید که تصاویر و اشکال شما از پیام برند شما پشتیبانی میکند.
مزایای تغییر برند
مخاطب جدید، ارتباط بالاتر، بهبود شناخت برند، بهبود رتبه بندی Google، کار تیمی ساده
بیایید مزایایی را که میتوانید با یک استراتژی موفق در زمینه برندسازی کسب کنید، مرور کنیم.
مخاطب جدید
مزیت اصلی تغییر برند، فرصت دستیابی به مخاطبان جدید است. اگر شما بر روی مأموریت، چشم انداز و ارزشهای شرکت خود تمرکز کرده و به درستی با آنها ارتباط برقرار کنید، مردم متوجه این موضوع میشوند.
ارتباط بالاتر
تغییر نام تجاری به شما امکان میدهد شرکت خود را بهروز نگه دارید. صرف نظر از سن برند شما، باید همیشه مرتبط بماند. شرکتها برای پیشبرد سرعت خود باید سریع حرکت کرده و روندهای جدید بازاریابی را دنبال کنند. همانطور که میدانید، روندهای طراحی نقش مهمی در درک مشتری از نام تجاری شما و محصولات ارائه شده شما دارند. اطمینان از اینکه همیشه بهروز باشید به شما کمک میکند تا اعتماد و اطمینان مشتریان را نسبت به بهترین برند کسب کنید.
بهبود شناخت برند
تجاری سازی نام تجاری شما از طریق یک داستان یا فیلم واقعی در هنگام بازسازی برند، باعث میشود شرکت شما در ذهن مشتریان شما باقی بماند. تحقیقات نشان میدهد مشتریان بیشتر با شرکتی درگیر میشوند که تجربه ای را ارائه میدهد، با نظرات آنها مطابقت دارد یا احساسات خاصی را برمی انگیزد.
بهبود رتبه بندی Google
با توجه به این واقعیت که SEO پس از بازاریابی از طریق ایمیل در رتبه دوم بالاترین بازگشت سرمایه قرار دارد، سرمایه گذاری در شرکت شما برای ساختن یک برند قدرتمند تصمیم صحیحی است. اگر مشتریان با نام تجاری جدید شما درگیر شوند و آن را تشخیص دهند، مطمئن باشید که Google تلاشهای شما را ارزیابی خواهد کرد. به عنوان مثال: پس از ایجاد جدی نام تجاری، بازدید وبسایت Neil Patel در عرض چند ماه از 240،839 به 454،382 کاربر رسید.
کار تیمی ساده
اگر شرکت شما مأموریت، چشم انداز و استراتژیهای مشخصی ندارد، شما فرصتی برای بازسازی آنها با توجه به نیازهای خود دارید. این وضوح ساختاری برای بهبود کارایی کسب و کار شما بسیار مهم است: استخدام کارمندان مناسب و ایجاد وظیفه دقیق در آنها، مدیریت فعالیتهای شرکت و تصمیم گیری صحیح در زمینه تجارت.
معایب تغییر برند
آگاهی از نکات مثبت یک کمپین برندسازی ضروری است. علاوه بر این، مهم است که بدانید در چه موقعیتهایی باید این حرکت مخاطره آمیز را در نظر بگیرید.
ایجاد سردرگمی
این روزها ممکن است مردم در مورد بسیاری از موارد اختلاف نظر داشته باشند، اما یک نقطه اشتراک وجود دارد که همه در برخی از سطوح از آن برخوردارند. هیچ کس دوست ندارد شرایط متغیر را پشت سر بگذارد زیرا تغییر عدم اطمینان ایجاد میکند. فروش کالاها و خدمات وقتی آسانتر است که مردم با اطمینان بدانند نتیجه چه خواهد بود. وقتی پیام خود را پس از عادت دادن مصرفکنندگان به تلاشهای قدیمیتر برای تغییر، تغییر دهید، آنها میتوانند به همان راحتی که میتوانند با این روند تشویق شوند، سردرگم شوند. شما باید در مورد بازسازی برند فعالیت داشته باشید تا تجربه مثبتی باشد. بدون ارتباط، فقط سردرگمی ایجاد خواهید کرد.
میتواند باعث از دست دادن مشتری شما شود.
برخی از افراد فقط تغییرات را بسیار دوست دارند به طوری که تصمیم میگیرند با مواجه شدن با برندهای مورد علاقه خود تجارت را متوقف کنند. برندسازی مجدد همیشه خطر از دست دادن مشتری را به همراه دارد. حتی اگر در این فرآیند انتقالی همه کارها را درست انجام دهید، باز هم افرادی وجود دارند که تصمیم میگیرند ارزش پیشنهادی جدید شما چیزی نباشد که آنها در زندگی خود میخواهند. ممکن است دلایل بسیار خوبی برای تمرکز بر ریبرندینگ داشته باشید، اما همچنین میتوانید مردم را وادار کنید که این تغییرات، بهروزرسانی ارزشهای شما است که برخی از مشتریان آن را نامطلوب میدانند.
حدود 75٪ از مردم هویت خود را از طریق مارکهایی ایجاد میکنند که در زندگی استفاده یا دنبال میکنند. اگر تصمیم دارید فرایند بازسازی برند را طی کنید، آنگاه شما به معنای واقعی کلمه درک شخصی را نسبت به خود تغییر میدهید.
نیازمند صرف هزینه
گذراندن فرآیند تغییر برند به عنوان یک سازمان هرگز ارزان نیست. شما باید آماده باشید تا برای هر عنصری که نیاز به بهروزرسانی دارد هزینه کنید. در این فرآیند همیشه برخی روشها برای پسانداز پول وجود دارد، اما با این وجود هزینههای قابل توجهی در تغییر طرحهای گرافیکی، افزودن محتوای جدید و ایجاد یک کمپین تبلیغاتی جدید خواهید داشت. به همین دلیل است که شما باید درمورد اهدافی که برای این فرآیند در نظر گرفتهاید، واضح و شفاف باشد
نیاز به تحقیقات زیاد قبل از شروع فرآیند
در سال 2010، گپ تصمیم گرفت که یک تلاش مجدد برای ایجاد یک برند برای جدا شدن از بقیه رقابتهای خرده فروشی انجام دهد. به جای اینکه این تغییرات را به عموم مردم منتقل کند، گرافیک و ظاهر شرکت ظاهراً یک شبه تغییر کرد. آنها به جای استفاده از بلوک آبی خود که از چند دهه قبل وجود داشت، از قلم، رنگ و تغییر شیب برای ایجاد نمای جدید استفاده کردند. بلوک بزرگ به یک مربع کوچک تبدیل شد.
این شرکت پس از اجرای تلاش برای تغییر برند خود به عنوان راهی برای پس انداز، بیش از 100 میلیون دلار هزینه کرد. بازخورد منفی بسیار زیادی از این تلاش به دست آمد به طوری که آرم قدیمی پس از فقط شش روز دوباره به کار گرفته شد. مگر اینکه وقت بگذارید و تحقیق کنید در مورد آنچه که مشتریان شما میخواهند، بنابراین میتوانید در آینده در موقعیت مشابهی قرار بگیرید.
ایجاد سو ظن
یک دلیل وجود دارد که شما تصمیم میگیرید مراحل بازسازی برند را دنبال کنید. مشتریان شما میفهمند که انگیزههای بیشتری از یک تغییر ساده در دیدگاه، پیام یا چشم انداز شما وجود دارد. ممکن است نیاز به مدرن سازی گرافیک شما باشد زیرا شرکت شما مدت طولانی است که تجارت میکند به طوری که تصاویر اولیه منسوخ میشوند. مگر اینکه مشتریان شما راهنمایی روشنی در مورد دلیل ضروری بودن این بروزرسانی داشته باشند، احتمال بسیار زیادی وجود دارد که آنها با سوظن با سازمان شما رفتار کنند. این نتیجه حتی در صورت عدم انجام معامله میتواند منجر به بازخورد و بررسی منفی شود.
نمونههایی از ریبرندینگ ( Rebranding)
دونات دانکین، Airbnb، استارباکس، دراپ باکس، Co-op، Coty Inc.
شرکتها هنگام ریبرندینگ در معرض خطر قرار میگیرند. با این حال، اگر به درستی اجرا شود، میتواند به رشد تجارت شما کمک کند.
دونات دانکین
سال 2019 به عنوان سالی که Dunkin’ Donuts یک طراحی مجدد را در نظر گرفت مشخص شده است. این مارک با لوگوی جدیدی روبرو شد که کلمه “Donuts” را رها میکرد.
به گفته مدیر ارشد بازاریابی این شرکت، آنها آرم خود را تازه کردند تا تاکید بیشتری بر قهوه، سایر نوشیدنیها و ساندویچها نشان دهد. با این وجود، نام تجاری هنوز از همان پالت رنگ و فونت نمادین برای حفظ آگاهی از برند در بین مشتریان استفاده می کند.
Airbnb
این شرکت معروف در سراسر جهان که در سال 2008 تاسیس شد، طراحی مجددی را انجام داد که کارساز بود. مدیریت شرکت تصمیم به تغییر اساسی درک برند داشت. آنها از پالتهای رنگی مختلف، تایپوگرافی و یک آرم جدید استفاده کردند. Airbnb نظرات منفی زیادی در شبکههای اجتماعی دریافت کرد اما سرانجام، مخاطبان گام شرکت را پذیرفتند. در نتیجه، Airbnb دارای هویتی معاصر و جذاب است.
starbucks
این زنجیره قهوه خانهها و قنادیهای چندملیتی از زمان تأسیس آن در سال 1971 چندین بار آرم خود را تغییر داده است. بیایید جدیدترین مارک تجاری استارباکس را در سال 2011 بررسی کنیم.
تیم استارباکس برای جشن چهل سالگی خود تصمیم گرفت یک آرم جدید معرفی کند. آنها حروف را از روی آرم انداختند و فضا را به تصویر پری دریایی دادند و هویت جدیدی را به مصرف کنندگان خود معرفی کردند.
خواه برند شما به تازه سازی یا اصلاح کامل نیاز داشته باشد، بازسازی برند در ایجاد درک درست نقش اساسی دارد. به شما امکان میدهد برای دستیابی به اهداف مختلف، یک هویت بصری کاملاً جدیدی برای کسب و کار خود ایجاد کنید، مانند: دستیابی به مشتریان جدید، ارتقا awareness سطح آگاهی از برند، افزایش رتبه بندی در Google و موارد دیگر.
جمع بندی
در مقاله بالا که یکی از سری مقالات مربوط به دوره جامع آموزش دیجیتال مارکتینگ آکادمی آمانج بود، با مفهوم برندسازی و تغییر نام تجاری آشنا شدیم.
در این مقاله خواندیم که یکی از راههای شرکتها برای ماندن در بازار رقابت، ریبرندینگ یا همان بازسازی برند است.
بازسازی نام تجاری نیاز به تحقیق کامل در بازار و نیازهای مشتریان دارد. همچنین ریبرندینگ می تواند به دو صورت کلی و جزئی باشد.
تغییرات کلی در صورتی انجام میشود که شرکت شما تغییر اساسی مانند ادغام، تغییر در رهبری، تعمیرات اساسی محصولات و غیره داشته باشد و تغییر جزئی زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که تصمیم بگیرید چیز جدیدی را بدون تغییر کامل در برند فعلی خود اضافه کنید.
بازسازی برند باعث جذب مخاطب جدید، بهبود شناخت برند، بهبود رتبه بندی Google و کار تیمی ساده می شود.
همچنین بازسازی برند یا ریبرندینگ (Rebranding) معایبی نیز دارد که میتوان به ایجاد سردرگمی زیادی، از دست دادن مشتری، صرف هزینه دارد اشاره کرد.
امیدوارم از خواندن این مقاله نهایت استفاده را برده باشید.
منابع: sendpulse.com و brandongaille.com